به مناسبت پایان ماه رمضان و حلول عید سعید فطر/ وداع با ماه خدا
درسی از امام خمینی(س)/
به مناسبت پایان ماه رمضان و حلول عید سعید فطر/ وداع با ماه خدا
پایگاه خبری و اطلاع رسانی جماران_ اصغر میرشکاری: بیان حالات معنوی و عبادی امام خمینی(س) به ویژه در ماه رمضان بسیار شنیدنی است. مرحوم سید احمد آقا(ره) نقل می کند:
«شبی در ماه رمضان، من در پشت بام خانه امام خوابیده بودم. خانه ایشان یک خانه کوچک ۴۵ متری بود. بلند شدم دیدم که صدا می آید. و بعد متوجه شدم که آقاست، که در تاریکی در حال نماز خواندن است. دست هایش را طرف آسمان دراز کرده و گریه می کند. برنامه عبادی ایشان این بود که در ماه رمضان، شب تا صبح نماز و دعا می خواندند و بعد از نماز صبح و مقداری استراحت، صبح زود برای کارهایشان آماده بودند.»(برداشت هائی از سیره امام خمینی(س)/ج3/ص121)
گرچه تهجد و شب زنده داری و عبادت حضرت امام زبانزد خاص و عام است، اما گویا در ماه رمضان وضعیت دیگری داشته است. یکی از برادران محافظ بیت در جماران نیز نقل می کند که: «در یکی از شبهای ماه رمضان نیمه شب برای انجام کاری مجبور شدم از جلوی اتاق امام گذر کنم حین عبور متوجه شدم که امام زار زار گریه می کردند، هق هق گریه امام که در فضا پیچیده بود واقعا مرا تحت تاثیر قرار داد که چگونه امام در آن موقع از شب با خدای خویش راز و نیاز می کند.»(همان /127)
و از آنجا که در منظر امام خمینی(س) "قرآن نامه محبوب است"و حتی "صرف خواندن آن هم برای شنونده محجوب آثار دلپذیر دارد" و البته " تدبر در آن انسان را به مقامات بالاتر و والاتر هدایت مىکند" (صحیفه امام/ج18/ ص446)، لذا توجه ایشان به قرآن اعجاب آور ولی در ماه رمضان شگفت انگیزتر است: مرحوم سید احمد آقا(ره) نقل می کنند:
«امام در ماه مبارک رمضان وقتی نجف بودند هر سه روز، یک دوره قرآن را ختم می کردند و زمانی که در جماران بودند به خاطر کهولت سن، هر ده روز یک بار قرآن را ختم می کردند و در ایام سال، ماهی یک بار قرآن را ختم می کردند. ایشان همواره با قرآن مأنوس بودند. گاهی مدتها روی یک آیه دقت و تدبر و تأمل می کردند.»(برداشتهاتی از سیره امام خمینی/ همان/12)
همین طور نقل می شود که: «امام در ماه مبارک رمضان بسیار با قرآن مأنوس بودند. من یاد ندارم که در این ماه شریف، خصوصاً در ماه رمضان آخر عمرشان که اوایل سال 68 بود، به محضر ایشان مشرف شوم و ایشان را جز در حالت قرآن خواندن ببینم. هر وقت که کاری پیش می آمد و به محضرشان می رسیدم، می دیدم مشغول تلاوت قرآن مجید هستند.»(حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان/همان/ص5)
با همه این احوال حضرت امام در ضیافت الهی ماه مبارک رمضان خود را هیچ می پندارد و مهمان واقعی لایق این ضیافت را خاصانی می بیند که در نظام هستی از جایگاه بسیار والائی برخودار هستند، اما البته با توجه به دستمایه عید سعید فطر از درگاه ربوبی طالب عیدی هستند:
«امیدوارم خداى تبارک و تعالى این عید سعید را به همه مسلمین و به کشور ما و ملت ما مبارک کند، و امیدوارم که با عنایت خودش با ما رفتار کند. ما مهمانهاى خوبى نبودیم براى خداى تبارک و تعالى. ما را دعوت کرد به ضیافت، او میزبان بزرگ و ما میهمانان هیچ. چه بگوییم در مقابل این نعمت بزرگ الهى که ملتها را دعوت کرده است به ضیافة اللَّه، ضیافة اللَّه با همه اسماء. و ما چگونه شکر این نعمت را بجا بیاوریم. ما که خودمان را مى شناسیم که هیچ نیستیم و هر چه هست، اوست. لکن او عنایات خاصه خودش را مبذول مى کند و ما را میهمان و خودش را میزبان ما قرار مى دهد. یا ما را بالا برده است تا آن حدى که این لیاقت را داشته باشیم با عنایات او، یا عنایت خودش را متنزل کرده است، همان طورى که قرآن را متنزل کرده است در ماه رمضان. قرآن نازله اى است که پس از عبور از حجابهاى نور، وارد شده است در ماه مبارک رمضان، آن هم بر قلب مبارک رسول خدا، و از آن جا باز متنزل شده است تا رسیده است به آن جایى که با زبان گفته مى شود؛ حالا کیفیت نزول قرآن خود یک مسأله مهم است، و کیفیت گرفتن قرآن از وحى الهى و از ملکى که مأمور این کار است، آن هم یک بحث مهم است که ما دستمان از آن کوتاه است. لکن آنى که ما از خودمان اطلاع داریم، ما مهمانهاى خوبى نیستیم براى خدا. اگر میهمانهاى خدا از قبیل رسول خدا و ائمه هدى هستند، ما چه بگوییم. و آن میزبانى اى که از آنها مى کند، دست ما از آن کوتاه است. لکن ما متکى هستیم به لطف او، و ما متکى هستیم به عنایات او. و ما در ماه رمضان هر چه قصور کرده باشیم، تقصیر کرده باشیم، در این روز مبارک از او عیدى مى خواهیم؛ او به فضل خودش با ما رفتار کند، نه به عدلش. » (صحیفه امام، ج18، ص: 497و498)
ونیز می فرمایند:
« این ماه مبارک رمضان با آن همه برکاتى که دارد، ما نمى توانیم از عهده شکر یکى اش برآییم، ولى باید کوشش کنیم که در این ماه مبارک رمضان که بر ما گذشت، اگر حالى پیدا شد، این حال را تا ماه رمضان دیگر نگه داریم و اگر حالى پیدا نشد، متأسف باشیم و کوشش کنیم که پیدا کنیم. این هیاهوها همه رفتنى است، تمام شدنى است، آنچه که هست آنى است که پیش خود ماست، آن باقى است و با ماست و ما باید کوشش کنیم که باطن خودمان را اصلاح کنیم.» همان/ ج20/ص53)
با
این اوصاف، آمد و شد ماه رمضان و احوالات امام خمینی(س)، بیانگر ویژه این
فراز دعای حضرت سید ساجدین (ع) در وداع ماه مبارک رمضان است که: « خدایا و تو ماه رمضان را از جمله آن وظائف ممتاز و فرائض مخصوص قرار داده اى: همان ماه رمضان که آن را از همه ماهها اختصاص بخشیده اى، و از همه زمانها و روزگارها برگزیده اى، و بر همه اوقات سال برترى داده اى،به
سبب قرآن و نورى که در آن فرو فرستاده اى و به سبب آنکه ایمان را در آن
ماه مضاعف ساخته اى، و روزه را در آن ماه واجب کرده اى، و بپا خاستن براى
عبادت را در آن ترغیب فرموده اى، و شب قدر را در آن تجلیل نموده اى: آن شب قدر را که خود از هزار ماه بهتر است. ما را به سبب آن بر سایر امتها تفضیل داده اى، و به فضیلت آن بجاى اهل ملتها برگزیده اى از این رو روزش را بفرمان تو روزه داشتیم و شبش را بیارى تو به عبادت برخاستیم. در حالى که بوسیله صیام و قیامش خود را در معرض آن رحمتى که ما را بر آن عرضه کرده اى در آوردیم،
و
آن را وسیله ثواب تو قرار دادیم. و تو به عطاى خواسته ها قادرى و به آنچه
از فضل و احسانت مسئلت شود بخشنده اى و به هر کس که آهنگ قرب تو کند
نزدیکى. و این ماه در میان ما ستوده زیست، و با ما پسندیده مصاحبت کرد و بهترین سودهاى جهانیان را بهره ما ساخت، و آنگاه به هنگام پایان یافتن وقت و سرآمدن مدت و کامل شدن شماره اش از ما جدا شد» وحال بر رفتنش:
«
پس ما آن را مانند کسى وداع مى کنیم که فراقش بر ما دشوار آمده و روى بر
تافتنش ما را به وحشت افکنده، و او را بر ذمه ما پیمانى نگاه داشتنى، و
حرمتى رعایت کردنى، و حق گزاردنى لازم شده است؛ از این رو همگى مى گوئیم:
سلام بر تو اى بزرگترین ماه خدا، و اى عید دوستان خدا
سلام بر تو اى گرامى ترین مصاحب از میان اوقات، و اى بهترین ماه در ایام و ساعات.
سلام بر تو. اى ماهى که بر آمدن کامها در آن آسان و اعمال نیک در آن منتشر و فراوان است.
سلام بر تو اى همنشینى که چون پدید آید احترامش بزرگ، و چون ناپدید شود
فقدانش دردناک است. و اى مایه امیدى که فراقش رنج افزا است.
سلام بر تو اى همدمى که چون روی آورد مایه انس شد، و شادى انگیخت، و چون سپرى شد، وحشت افزود، و متألم ساخت.
سلام برتواى همسایه اى که دلها در جوارش رقت گرفت، و گناهان درآن کم شد.
سلام بر تو اى یارى دهنده اى که ما را در مبارزه با شیطان یارى داد، و اى رفیقى که راههاى احسان را هموار ساخت.
سلام بر تو، چه بسیارند آزاد شدگان خدا در دوران تو، و چه نیکبخت است به سبب تو کسى که احترامت را منظور داشته است.
سلام بر تو که چه زداینده بودى گناهان را! و چه پوشنده بودى انواع عیبها را!
سلام بر تو،چه طولانى بودى بر گناهکاران!و چه با هیبت بودى دردلهاى
مؤمنان.
سلام بر تو اى ماهى که روزها با تو سر همسرى ندارند،
سلام بر تو که از هر جهت موجب سلامتى.
سلام بر تو، که همنشینیت مکروه، و معاشرتت نکوهیده نیست.
سلام بر تو، همچنانکه با ارمغان برکات بر ما وارد شدى،و آلودگى گناهان را از ما فرو شستى.
سلام بر تو، که وداع با تو از روى خستگى، و ترک روزه ات از سر ملالت نیست.
سلام بر تو، که پیش از آمدن در آرزوى تو بودیم، و پیش از رفتن از اندیشه فراقت محزونیم.
سلام بر تو، چه بسا بدیها که به یمن تو از ما روی بر تافت و چه خوبیها که به برکت تو بر ما جاری گشت!
سلام بر تو، و بر شب قدرى که از هزار ماه بهتر است.
سلام بر تو، دیروز چه سخت به تو دل بسته بودیم، و فردا چه بسیار بتو مشتاق خواهیم بود!
سلام بر تو، و بر فضیلتت که از آن محروم شدیم، و برکات گذشته ات که از ما ربوده شد. »
واین البته برای آن روح خدائی و نفس تزکیه شده، معناو مفهوم دیگری داشته است و امید است به برکت دعای خیر ایشان بهره ای حاصل آید که :
« امیدوارم که این عید سعید براى همه مسلمین عید به معناى واقعى باشد و براى ملت ایران برکات عید از جانب خداى تبارک و تعالى نازل شود. »(همان)
با آرزوی قبولی طاعات و تبریک عید سعید فطر. والسلام