نقش حاج احمدآقا در جنگ از زبان آیت الله هاشمی
نقش حاج احمدآقا در جنگ از زبان آیت الله هاشمی
گاهی در جلسه تصمیم گیری می شد و حاج احمد آقا یا تلفنی مشکل را حل می کردند یا می رفتند و مکتوب، جواب امام را می گرفتند و باز می گشتند.
امام پذیرفتند که حاج احمد آقا عضو شورای 5 نفره رسیدگی به مشکلات و مسائل جنگ باشند، شنیدن این ماجرا از زبان مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شنیدنی است:
در جنگ مسائل بسیار سختی داشتیم گاهی که مثلاً من در خوزستان بودم، مسائل آنجا با یک تلفن و حرکت احمد آقا حل می شد. یا با یک پیغام، مساله حل می شد که به طور طبیعی اگر چنین واسطه خوبی نداشتیم من باید می آمدم و کلی بحث می کردم و وقت صرف می کردم. بقیه هم همین طور بودند. دولت هم همین جور بود و از ایشان کمک می گرفت. در مجلس هم ـ وقتی ما در مجلس بودیم ـ همین کمک ها را می گرفتیم. احمد آقا واقعا حق زیادی دارد، هم برای ابلاغ نظرات امام و هم ابلاغ نظرات کارگزاران نظام به امام و هم کمک به اینکه این نظرات به صورت کارشناسی اجرا شود. به همین دلایل ما از حضور حاج احمد آقا در جلسه شورای عالی دفاع، دفاع می کردیم. چون هم مساله جنگ مهم بود و هم ایشان آدم خیلی باهوشی بودند. احمد آقا واقعا نظرات خوبی می داد و برای ما مهم بود که ایشان در ریز مذاکرات باشند و ما دیگر نیاز نداشته باشیم برویم خدمت امام و توضیح بدهیم. ایشان بروند و هر موقع ممکن است امام را مطلع کنند. اما امام می گفتند که اگر او بخواهد وارد این بخش شود به کار خودش نمی رسد. شما بگذارید کار خودش را بکند، شما یک مقدار هم خودتان توضیح بدهید.
از دیگر مواردی که امام پذیرفتند این بود که ایشان عضو شورای 5 نفره باشند. البته حالا چون همه امور تنظیم شده، آن طور ضرورت ندارد مع هذا می بینیم هنوز هم جایش خالی است. امام اختیارات کامل به ما داده بودند. شورای 5 نفره خیلی کارگشا بود. امام بحق تشخیص داده بودند که نمی رسند در همه مسائل خودشان نظر بدهند لذا این جلسه با حضور رئیس جمهور که آیت الله خامنه ای بودند، نخست وزیر ـ آقای میرحسین موسوی ـ من که رئیس مجلس بودم و آقای موسوی اردبیلی، رئیس قوه قضاییه و حاج احمد آقا هم که یکی از اعضا بود که البته امام با تقاضای ما ایشان را تعیین کردند، تشکیل می شد. امام معمولا سعی می کردند که به احمد آقا مسئولیتی ندهند. چون مورد بود که ما می خواستیم ولی امام می گفتند احمد آقا الان کار دفتر و کار ما را دارد انجام می دهد این کار کمی نیست. شما بگذارید او فرصت بیشتری داشته باشد که بهتر به کارهای خودش برسد، بالاخره افراد دیگری هستند که بیایند آنجا و همین کارها را انجام دهند.
ما 5 نفر تصمیمات لازم را اتخاذ می کردیم. جنگ و شرایط جنگی بود و به طور معمول چنین اقتضا می کرد که تصمیمی بگیریم و اجرا کنیم. کارهایی که باید انجام می شد و اجرای آن در دست ما بود، یا در مجلس باید اقدام می شد یا در دولت، یا در قوه قضاییه یا در ارتش هم آنجا جمع بودیم.
یکی از علت های تشکیل این هیات هم اختلاف نظرهایی بود که بین افراد و مسئولان وجود داشت و امام که نمی رسیدند داوری کنند داوری را بر عهده همین 5 نفر گذاشته بودند. خودمان مسائل را حل و فصل می کردیم. شرایط جنگی هم بود و این شورا به خاطر همین شرایط درست شده بود، زیرا جنگ صبر نمی کرد که ما چند روز فرصت داشته باشیم و برویم قانون بگذرانیم. باید تصمیمات آنی می گرفتیم. ای کاش مجموعه تصمیمات آن روزهای شورا جمع و یک روزی پخش می شد. حالا من نمی دانم امکانش هست یا نه. خیلی امر بعیدی است زیرا خیلی چیزهایش ثبت نشده است. ما جایی را نداشتیم که مذاکرات را ثبت کنیم یا تصمیمات را بنویسیم. تصمیم می گرفتیم و این تصمیم در مسیر خود می افتاد و عمل می شد و حاج احمد آقا خیلی به ما کمک می کرد مثال های آن آنقدر زیاد است که من الان نمی توانم آن را بشمرم. مثلا نقش حاج احمد آقا این بود که گاهی در همان جلسه که نشسته بودیم تصمیم گیری می شد. او از همان جا مساله را تلفنی با دفتر مطرح می کرد، آنها یادداشت می کردند و به خدمت امام می بردند و جواب را مکتوب می گرفتند، می آمدند و به ما می دادند. یعنی گویی امام در جلسه ما حاضر است. گاهی نیاز بود حاج احمد آقا پا می شدند و می رفتند زیرا کافی نبود که با پیغام مساله را حل کنیم
جماران