سیاست یک بام و دو هوا آقای استاندار

سیاست یک بام و دو هوا آقای استاندار

ولی اله حسین زاده

ضرب المثل یک بام و دو هوا یا استاندارد دوگانه اصطلاحی است برای اشاره به تبعیض و بی‌عدالتی؛زمانی که در شرایط یکسان، مجموعه متفاوتی از اصول یا قوانین اعمال می گردد چنین عملکردی بر خلاف اصول اولیه عدالت شناخته می شود. 

شاید این روز ها مصداق ضرب المثل  سیاست (( یک بام و دو هوا )) را در استان قزوین بتوان در رفتار آقای عبدالمحمد زاهدی استاندار استان قزوین در خصوص موافقت با سرپرستی آقای خزائلی از مجموعه شهرداری قزوین در سازمان میراث فرهنگی استان مشاهد کرد.

ازنگاه نگارنده یکی از بهترین و مناسب ترین سیاست های دولت تدبیر و امید در حوزه مدیریت منابع انسانی رامی توان در استفاده و اعتماد به بدنه نیروهای کارشناس و متخصص دستگاه و سازمان های مربوطه  در جایگاه مدیریت همان سازمان  نام برد.

صاحب قلم در دهه هشتاد در مقاله ای با اشاره به حجم بالای نیرو های تحصیلکرده ، کارشناس و با انگیزه در بدنه وزارت کشور و استانداری قزوین،  استفاده از نیرو های خارج از وزارت کشور و مجموعه استانداری بخصوص از نیرو های آموزش و پرورش به عنوان فرماندار ، بخشدار و ... را مورد نقد قرارداده بود ؛ و آن  رویکرد را سیاستی نادرست خوانده و تاکید شده بود؛  استفاده  نیرو های خارج از استانداری و غیر متخصص در مجموعه مدیریت وزارت کشور،  نوعی بی مهری و جفا در حق نیرو های کارشناس و با انگیزه استانداری است ؛ که خوشبختانه این سیاست نادرست در دولت یازدهم و دوازدهم اصلاح گردید و در حال حاضر اغلب استانداران ، فرمانداران و بخشداران از بدنه نیرو های کارشناس وزارت کشور انتخاب می شوند.

در همین راستا استانداران قبلی دولت تدبیر و امید در استان قزوین نیز علی رغم تمامی فشارها وحتی دلخوری جریانات سیاسی حامی دولت و حتی برخی از چهره های شاخص سیاسی ، براجرای این رویکرد و سیاست درست اصرار ورزیدند؛  زاهدی استاندار فعلی استان نیز در انتصا ب فرمانداران و بخشداران جدید با ادامه رویکرد درست قبلی و اعتماد به نیرو ها و کارشناسان مجموعه استانداری فصلی پر بار از تربیت مدیران جوان را برای آینده استان قزوین رقم زد.

انتظار این بود که  استاندار قزوین این رویکرد و سیاست اصولی ، درست و آینده نگرانه را برای سایر دستگا های اجرایی استان پیاده کند ؛ که متاسفانه استاندار نشان داد که سیاست اعتماد و استفاده از بدنه کارشناسی برای پست های مدیریت در همان سازمان صرفا در مجموعه بدنه نیروهای استانداری قابلیت و امکان  اجراء دارد و به زعم آقای استاندار هنوز کارشناسان و نیرو های سایر ادارات و سازمان ها ی دیگر استان قزوین به مرحله ای از پختگی ،توانمندی و شایستگی دست پیدا نکرده اند که بتوانند اعتماد تصمیم گیران استان را برای  سکانداری مدیریت سازمان متبوع خود را جلب نمایند و همچنان باید در صف انتظار و شاید تحقیر نیرو های خارج از سازمان خود ، اندوخته و دانش   خود را ذخیره  نگه دارند و روزگار را سپری کنند.

البته شنیده ها حاکی از این بود  که با  توجه به استدلا های که مخالفین حضور خزائلی در سازمان میراث فرهنگی  به استاندارانتقال داده بودند ، زاهدی از اصرار خود را برای انتخاب خزائلی به عنوان سرپرست میراث فرهنگی استان کوتاه آمده بود که حتی لغو اولین برنامه معارفه خزائلی در تهران در این راستا قابل تفسیراست.

اما پس اعلام لغو حکم سرپرستی خزائلی ، مجدد حجم گسترده ای ازلابی و فشار های پیدا و پنهان حتی از طریق برخی مدیران استانداری برای متقاعد ساختن مونسان برای ابلاغ حکم خزائلی شروع شد  که در نهایت فشار ها و تماس های چند جانبه و گسترده و کمک گرفتن از ظرفیت برخی چهره ها  نتیجه داد ودر یک فضای غبارآلود حکم سرپرستی خزائلی به عنوان سرپرست سازمان میراث فرهنگی استان قزوین ابلاغ و مراسم معارفه وی نیز برگزارشد و افرادی که با هر انگیزه و هدف  بر آمدن خزائلی در سازمان میراث فرهنگی اصرار داشتند به هدف اولیه خود دست یافتند.

اما آنچه که در فراینده انتخاب علیرضا خزائلی رخ داد ، جز آشکارشدن  رویکرد ، رفتار وسیاست دوگانه استاندار استان قزوین در افکار عمومی و مجموعه نیرو ها و کارشناسان میراث فرهنگی ثمر دیگری برای استانداربه همراه نداشت.

حال این سئوال در افکار عمومی نقش بسته که چگونه استاندار استان قزوین در مجموعه استانداری بر استفاده نیرو های استانداری در پست های مدیریتی مجموعه وزارت کشور باور و اعتماد دارد اما به استفاده کارشناسان و نیروهای متخصص دستگاه های دیگر ازجمله مجموعه سازمان میراث فرهنگی استان باور، اعتقاد و اعتمادی ندارد آیا بر این رویکرد  و رفتار جز می توان سیاست یک بام و دوهوا نام دیگری نهاد!!؟؟

اما شاید بتوان طنز و لحظه ای تاریخی و درد آور معارفه علیرضا خزائلی را در بخشی از صحبت های محسن دلبری مدیرکل هماهنگی امور استان‎های سازمان میراث فرهنگی کشور مشاهد کرد آنجا که وی  مهمترین وظایف علیرضا خرائلی در سمت سرپرستی اداره‎کل میراث فرهنگی استان قزوین را برمی شمارد و سپس  نگاه ویژه به همکاران و ظرفیت‌های درون سازمانی و ارتقاء آنهارا به خزائلی توصیه می کند ؛ خدا می داند در این لحظه چه آشوبی در وجود  کارشناسان و خاک خورد های سازمان میراث فرهنگی استان گذشته است؛که چنین مورد بی مهری و حتی تحقیر قرار می گیرند.

به راستی چگونه می شود معاون سازمان میراث فرهنگی کشور فردی را خارج از مجموعه این سازمان به عنوان سرپرست معارفه می کند و سپس از وی ارتقاء نیرو های سازمان را طلب کنند اما خود به آنچه که به دیگران توصیه می کنند باور و اعتقادی ندارد.

سخن پایان اینکه آقای دلبری و آقای استاندار آنچه که از همه ما و شما به یادگار می ماند نه حرف های زیبا بلکه رفتار زیبا است که باقی می ماند،  لذا توصیه و حرف های زیبا ، ارتقاء همکاران شما را در سازمان میراث فرهنگی استان رقم نمی زند بلکه اعتماد  و حمایت شما و آقای استاندار است که ارتقاء نیرو ها را موجب می گردد ؛که شما از آن غفلت ورزیدید ؛ هر چند که هنوز برای این اتفاق دیر نشده است!