بازیابی اعتماد مردم ماموریت اصلی دلسوزان انقلاب

بازیابی اعتماد مردم ماموریت اصلی دلسوزان انقلاب

ولی اله حسین زاده

واژه )اعتماد ( در فرهنگ واژه‌های فارسی به معنای  استواری، پشتگرمی و باورمعرفی شده است به همین دلیل  واژه اعتماد دارای کاربرد و دامنه گسترده ، مهم و تاثیر گذار در شکل گیری و تعمیق روابط اجتماعی ، سیاسی ، حاکمیتی ، شخصی ،  خانوادگی و... است؛  لاکن اعتماد بین مردم و حاکمیت که هدف نگارش این وجیزه است از اهمیت فوق العاده ای برخودار است ؛ چرا که استقرار هر نوع حکومت و نظامی بر پایه  اعتماد و مشارکت مردم شکل می گیرد و افول و سرنگونی هر حاکمیت و نظامی نیز با سلب و فروریختن اعتماد مردم به حاکمیت رقم می خورد.

بنابراین اگر انقلاب اسلامی توانست رژیم 2500 سال پادشاهی را در ایران سرنگون سازد و حاکمیت جدیدی را بنام جمهوری اسلامی پایه گذاری نماید به پشتوانه اعتماد و همراهی مردم بوده است.

فلذا اگردر بهمن 97 چهلمین سالگرد  پیروزی انقلاب را به جشن نشستیم، به جهت تداوم اعتماد مردم به اصل انقلاب و نظام جمهوری اسلامی بوده است،  اما واقعیت این است که بخشی از اعتماد مردم به دلائل مختلف به بخش های  از حاکمیت و بازیگران آن فرو ریخته است.

درک ، لمس و فهم بی اعتمادی بخشی از جامعه به بخش های از دستگا ها و مسئولان  کار سخت و پیچیده نیست؛چرا امروزدر اجتماعات کوچک و بزرگ حتی در دورترین نقاط کشور موضوع تبعیض ، سوء استفاده ، رانت جویی، پارتی بازی، اخلاس ، و ....  یکی از محورهای  گفتگو و تحلیل های مردم  است

با توجه به اینکه  در لایه های از اجتماع شاهد گسست اجتماعی هستیم ، عمیق تر شدن این گسست بسیار خطرناک است؛ لذا ترمیم و بازیابی خدشه ی وارد شده به اعتماد مردم مستلزم عزم جدی و همگانی تمامی دست اندرکاران و دستگاه های حاکمیتی است.

هر چند بی اعتمادی حاکم بر جامعه یک شبه و در یک دوره خاص شکل نگرفته است بنابراین ترمیم آن نیز در کوتاه مدت امکانپذیر نیست اما ضرورت دارد که همه دلسوزان واقعی انقلاب ، نظام و رهبری فراتر از منافع و نگاه های سیاسی ،گروهی ، قومی ، و .... با احساس مسئولیت و درک شرایط حساس کنونی، نسبت به احیاء  و بازیابی اعتماد از دست رفته مردم تلاش کنند.

بی شک عبورازگردنه سخت و حساس فعلی بخصوص در حوزه اقتصادی مستلزم مشارکت و افزایش اعتماد مردم به مسئولان و حاکمیت است ،به همین جهت  به نظر می رسد گروه ها ، افراد، تربیون ها و ...  که به هر دلیل شرایط فعلی حاکم بر کشور را فرصت مناسبی برای تسویه حساب های انتخاباتی و سیاسی می دانند؛  آگاهانه و یا ناآگاهانه درزمین دشمن بازی می کنند چراکه  بازیابی اعتماد مردم مهمترین ماموریت و رسالت دلسوزان واقعی انقلاب ، نظام و رهبری است و هر گونه کم کاری و سسستی در این حوزه خسارت های جبران ناپذیری را به بار خواهد آورد که افسوس های فردا نیز حاصلی به همراه نخواهد داشت.

پرهیز از نگاه جزیره ای دلسوزان انقلاب به مشکلات ، چالش ها و مسائل مختلف از جمله مسائل اجتماعی و فرهنگی در لایه لایه های نظام نقش مهمی در بازیابی اعتماد مردم است .

بهرحال استان قزوین که برشی از نقشه ی مام میهن است  در کنارتمام  مشکلات و چالش های ملموس و غیر محسوس در بخش های مختلف  درزمینه اعتماد بین مدیریت به طور عام حاکمیتی و نه قوه ای و یا جریانی،  از شرایط مناسبی برخوردار نیست و بعضا در شرایط بحرانی قراردارد.

صاحب قلم اعتقاد دارد استان قزوین بلحاظ کوچک بودن و شناخت چهره به چهره مردم از مسئولان در بخش های مختلف وهمچنین در هم تنیدگی اجتماعی،  درزمینه اعتماد در معرض آسیب بیشتری قراردارد ؛ چرا که کوچکترین لغزش مادی و معنوی مدیران موجی ازبی اعتمادی را درافکارعمومی استان رقم می زند.

تقویت و هوشیاری بیشتر دستگاهای نظارتی ، امنیتی و قضایی ، برخورد بدون تبعیض و ملاحظه با خاطیان از هر گروه و جریان ، برگشت به ارزش های دهه شصت همانگونه که مقام معظم رهبری در یکی از سخنرانی سالجاری مطرح کردند ،  تقویت و حمایت رسانه های مستقل و خبرنگاران آزاد  برای بیان واقعیت ها و انجام وظیفه نظارتی ، شفافیت در مراحل تصمیم گیری و اجراء امور از جمله موئلفه های مهم و تاثیرگذار در جهت بازیابی اعتماد از دست رفته مردم استان قزوین است.

متاسفانه فضای غبارآلوده سیاسی استان و عدم ثبات مدیران موفق و بعضا زد و بند های آلوده سیاسی و مالی در بکارگیری تعدادی از مدیران ناکارآمد در حوزه های مختلف از جمله مدیریت شهری بر تشدید بی اعتمادی مردم استان قزوین افزوده است.

خوشبختانه در سالجاری دستگاه  قضائیه استان ، برخورد با مدیران سوء استفاده کننده در تعدادی از ادارات کل ، فرمانداری ها ، شهرداری ها و .... را آغاز کرد که این برخوردها موجی از امید را در میان مردم  در برخورد قاطعانه و بدون تبعیض با سوء استفاده کنندگان ایجاد نمود و مردم را نسبت به ادامه برخورد جدی تر دستگاه قضایی استان با سوء استفاده گران در سال 98 امیدوارتر ساخت.

ناگفته پیداست که بخشی از اعتماد از دست رفته مردم با برخورد های قدرتمند ، قانونی و بدون تبعیض دستگا های قضایی و نظارتی ترمیم و بازیابی می گردد اما بخشی از بی اعتمادی و ناامیدی مردم که در نتیجه گفتارهای ناصحیح  وهمچنین استفاده نادرست از ارزش های مورد احترام جامعه در جایگاه ها و تربیون های ارزشمند شکل گرفته است نیازمند  اصلاح رفتار کنشگران این حوزه ها است.

بزرگان دینی همواره متذکر شده اند که مردم بیش از آنچه که از گفتار خطبا و علما تاثیر بگیرند؛  از رفتار و اعمال آنان تاسی می گیرند؛  لذا اگر در تریبون مقدسی ادعا می گردد که این تربیون نگاه فراجناحی به  امور و جریانات دارد،  باید این گفتار و تاکید برای تمام اقشار مردم و گرو های فعال سیاسی  قابل حس و لمس باشد.

امروز می بایست رفتار و کردارگویندگان سخن ، مصداقی بر آنچه که بیان می کنند باشد؛  نه اینکه مردم از تربیون های مختلف و رسمی سخنی بشنوند که در سطح جامعه و میدان عمل نشانه ای از آن وجود نداشته باشد

 قطعا اگر گفتار و عمل  خطبا همسان گردد روند کاهش  مستمعین جایگاه ها و تربیون های مورد احترام متوقف می گردد و مجدد شاهد آشتی بخش زیادی از مردم با محافل رسمی  و تربیون های مقدس خواهیم بود.

بهرحال به نظر می رسد که دستگاه هها ی نظارتی ، امنیتی و قضائی استان قزوین حرکت های خوبی را برای جلب اعتماد مردم آغاز کرده اند و  انتظار این است که صاحبان تربیون ها مختلف که به نوعی خود را نماینده رسمی و ذیحق حاکمیت می دانند با تغییر رفتار خود تلاش مضاعفی  را در جهت جلب اعتماد مردم داشته باشند.