هشدار امیرالمومنین(ع) به تملّق و مدّاحی حاکمان
قدرتمندان و اصحاب ثروت و قدرت باید ضمن طرد مداحان و ستایشگران از ساحت خود، به مؤمنان راستگوی هشدار دهنده میدان دهند؛ به مؤمنان صادقی که ابوذروار هشدار میدهند و چاپلوسی و به مذاق اصحاب قدرت و ثروت سخن گفتن را به کناری نهادهاند.
1. امام علی (ع) میفرماید فرد را به بیش از استحقاقش ستایش کردن، «تملّق» و چاپلوسی است(نهج البلاغه، حکمت347) و افراط، زیاده روی و بیش از استحقاق ستایش کردن، ظلم و گناه است و با توجه به قبح ذاتی ظلم، به نظر میرسد روایتی که تملّق امام عادل را جایز شمرده(شرح فارسی شهاب الأخبار، 344)، صحیح نباشد و نتوان با استناد به آن چاپلوسیها و ستایشها را توجیه کرده و نیکو جلوه داد.
2. مدح و ستایش انسانهای صالحی که از دنیا رفتهاند- چه در زمان حیات از قدرتمندان بوده یا نبوده باشند- و فعلا بر مدح و ثنای آنان هیچ منفعت دنیایی گمان نمیرود؛ همچنین مدح و ثنای صالحانی که از اصحاب ثروت و قدرت نیستند و چه بسا مغضوب اصحاب قدرت و ثروت بوده و برای ستایش کننده در مدحشان هیچگونه گمان دنیاگرایی نمیرود و منفعتی متصور نیست، قطعا از اعمال صالح است چون ستایشگر را غیر از رضای خدا انگیزه دیگری متصور نیست و پیامدهای مثبتی برای جامعه دارد.
3. اما مدح و ستایش حاکمان و قدرتمندان، آن هم زمانی که بر مصدر قدرت و صاحب مکنت و ثروتند، اگر بیش از حدّ استحقاق باشد که علاوه بر انگیزههای نفسانی احتمالی، ظلم است و اگر در حدّ استحقاق آنان و خالی از زیادهروی هم باشد، صحیح نیست زیرا غالبا انگیزه ستایش کننده، نه مدح و ستایش حقّ؛ بلکه انگیزههای مادی و رسیدن به نوال و پست و مقام و ... و حفظ آن است و حداقل این ظن و گمان در باره انگیزه آنان میرود و هم قدرتمندان را به سوی غرور و خودبینی سوق میدهد و چه بسا باعث لغزش آنان میگردد(عیون الحکم 389)؛ از این رو رسول خدا فرمود: «به چهره مدّاحان و ستایشگران خاک بپاشید»(فقیه، ج4، ص11 و 381) و امام خمینی(قدّس سرّه) هم وقتی با مدح آقای مشکینی در جلسه دیدار امامان جمعه سراسر کشور، مواجه شد، فرمود: «من قبلًا از آقاى مشکینى گله کنم؛ ما آن قدرى که گرفتار به نفس خودمان هستیم کافى است، دیگر مسائلى نفرمایید که انباشته بشود در نفوس ما و ما را به عقب برگرداند»(صحیفه امام، ج20، ص294)
4. دستور خاکپاشیدن به صورت «ستایشگران»[و طرد و اظهار نفرت از آنان]، مطلق است و به ستایشهای به ناحق و افراطی مقیّد نشده و معلوم میشود حتی اگر در ستایش از حدّ هم خارج نشود و افراط هم نکند، باز باید به همان جهاتی که ذکر شد و به جهاتی دیگر که دقیق بینان توجه دارند، به صورت ستایش کننده خاک پاشید.
5. روایات هم تاکید میکند که مدح و ستایش اصحاب قدرت و ثروت شائبه دنیاطلبی دارد و غالب مدّاحان و متملقان اصحاب قدرت، به نوال و پست و مقامی رسیده و این تملّقگویی، اظهار شکر و امتنان آنان است تا این نوال و پست و مقام تداوم یابد. امام علی (ع) فرمود: حاتمبخشیهای اصحاب قدرت و ثروت گر چه باعث بلندآوازه شدن بخشنده نامشان میگردد ولی تبذیر، اسراف و حرام است و بخشنده را نزد خدا خوار میسازد و کسانی هم که به ناحق به نوال و پست و مقام رسیدهاند، ثناخوانی و مدحشان دروغ بوده و تملّق و چاپلوسی برای حفط نوال و مقام خودشان است لذا همین که پای چراغ تاریک شود و ولی نعمتشان محتاج یاری آنان گردد، بدترین دوست و پستترین همراه شده و ولی نعمت را خوار و خفیف وامیگذارند.(کافی 4/31)
6. قدرتمندان و اصحاب ثروت و قدرت باید ضمن طرد مداحان و ستایشگران از ساحت خود، به مؤمنان راستگوی هشدار دهنده میدان دهند؛ به مؤمنان صادقی که ابوذروار هشدار میدهند و چاپلوسی و به مذاق اصحاب قدرت و ثروت سخن گفتن را به کناری نهادهاند؛ که امام علی (ع) خطاب به خلیفه سوم که ابوذر را به دروغگویی نواخت و طرد کرد؛ هشدار داد که: «او را به منزله مؤمن آل فرعون بدان که ناصحانه قومش را هشدار داد و عواقب خطرناک سیاستهایشان را برایشان تصویر کرد و خداوند هم فرمود: «اگر در هشدارهایش دروغگو باشد، دروغش به خودش باز میگردد و اگر راستگو باشد و حداقل بعضی از این عواقب محقق شود، [شما هلاک میشوید، پس به سخن ناصحانه اش گوش دهید که در هر حال ضرر نخواهید کرد]».(الجمل مفید 178)
7. روزی بعضی از اطرافیان مورد اعتماد حضرت امام علی(ع) زبان به مدح و ثنای امام گشود و در ستایش، خودی نشان داد که امام فرمود: «لبانت را بدوز زیرا چاپلوسی بدگمانی برمیانگیزد. هر گاه برادرت به تو اطمینان کرد، نه از موضع تملّق و چاپلوسی بلکه از موضع نصح و خیرخواهی بر او وارد شو.(تنبیه الخواطر، 139).
جماران