پنج دلیل برای ماندن در بورس یا رفتن از این بازار آیا زمان خروج از بورس فرا رسیده است؟
چهارشنبه, ۳۰ مهر ۱۳۹۹، ۰۹:۵۵ ب.ظ
پنج دلیل برای ماندن در بورس یا رفتن از این بازار
روزهای خوب تمام شده؛ از زمانی که شاخص کل شروع به ریزش کرده، در اغلب روزها شاهد خارج شدن پول از بازار هستیم و شرایط به کلی معکوس شده است. روزانه حدود ۸۰۰ میلیارد تومان پول از بورس خارج میشود و حتی در روزهای صعودی هم، نهایتا ۵۰۰ میلیارد تومان پول جدید توسط سرمایهگذارها وارد میشود. با این تفسیر دیگر نمیتوان انتظار رشد زیادی داشت چراکه در سه ماه اخیر سرمایه زیادی از بازار خارج شده
شاخص بورس در سه روز گذشته نزولی بوده و با عقبنشینی از محدوده و مرز روانی یک میلیون و ۵۰۰ هزار واحدی خیلیها را بهفکر فرو برده است. تقریبا یک ماه است که همه از خودشان میپرسند آیا وقت خروج از بورس فرا رسیده؟ شاید باور نکنید، اما در همین شرایط هم بعضیها اعتقاد دارند که این روزها بهترین زمان برای خرید سهم است، چون آیندهای روشن پیش روی بازار قرار دارد. هر کدام از این دو دسته دلایل نسبتا قانعکنندهای برای حرفشان دارند.
پنج دلیل برای ماندن در بورس
پنج دلیل برای خارج شدن از بورس
دلیل شماره یک | پنج ماه اول امسال به طور میانگین روزانه حدود هزار میلیارد تومان پول جدید توسط سرمایهگذارهای حقیقی و خرد وارد بازار سرمایه شده است. رکورد ورود پول جدید مربوط به یکی از روزهای پایانی تیرماه است که در عرض چند ساعت سرمایهگذارها پنج هزار و ۶۲۳ میلیارد تومان پول به بورس آوردند. متاسفانه دیگر آن روزهای خوب تمام شده. از زمانی که شاخص کل شروع به ریزش کرده، در اغلب روزها شاهد خارج شدن پول از بازار هستیم و شرایط به کلی معکوس شده است. روزانه حدود ۸۰۰ میلیارد تومان پول از بورس خارج میشود و حتی در روزهای صعودی هم، نهایتا ۵۰۰ میلیارد تومان پول جدید توسط سرمایهگذارها وارد میشود. با این تفسیر دیگر نمیتوان انتظار رشد زیادی داشت چراکه در سه ماه اخیر سرمایه زیادی از بازار خارج شده و شرایط را دشوار کرده است.
دلیل شماره دو | پولی که در بورس باقیمانده، چارهای جز جابهجا شدن بین گروههای مختلف ندارد. آن روزها که همه نمادها با هم صعودی میشدند و افزایش قیمت داشتند به سر رسیده است. در شرایط فعلی حتی در صورتی که شاخص بورس روند صعودی در پیش بگیرد، صرفا چند گروه حکم لیدر یا رهبر بازار را بر عهده میگیرند. برای مثال نیمه دوم شهریورماه و به طور دقیقتر از ۱۸ تا ۲۹ شهریور گروههای محصولات شیمیایی با رشد ۲۳ درصدی، فلزات اساسی با رشد ۲۰ درصد و کانههای فلزی با رشد ۱۳ درصدی لیدرهای بازار بودند و در روزهای بعد از آن با وجود روند صعودی شاخص کل، شاهد کاهش قیمت سهام این گروهها بودیم. از یک هفته بعد رهبری بازار جابهجا شد. از هشتم تا ۲۳ مهرماه نمادهای خودرویی با رشد ۲۵ درصدی، پالایشگاهها با رشد ۲۵ درصدی و بانکیها با رشد ۲۳ درصدی لیدری بازار را به دست گرفتند. آنها در مدت قبل از شروع روند صعودی دائما صف فروش بودند. در روزهای اخیر هم قرعه صعود به نام گروه املاک و مستغلات آمده. با این تفسیر حتی کسانی که سبد متنوع دارند هم با توجه به ضرر دیگر گروهها چندان سودی از لیدرها بازار نصیبشان نمیشود.
دلیل شماره سه | اگر شش ماه پیش میگفتیم یک سهم را باید حداقل یک ماه نگه داری، سرمایهگذاری با دید بلندمدت به حساب میآمد، اما حالا سرمایهگذاری بلندمدت در بورس به کلی فرق کرده. این موضوع را میتوان از تغییرات هفتگی شاخص کل مشاهده کرد. از ابتدای خرداد تا پایان مردادماه شاخص بورس هر هفته رقمی حدود ۱۰۰ هزار واحد رشد میکرد. رکورد افزایش شاخص بورس مربوط به هفته آخر خرداد است که افزایش ۱۹۰ هزار واحدی را پشت سر گذاشت. در آن روزها طی یک هفته میتوانستیم بازدهی قابل قبول ۱۵ درصدی را کسب کنیم، اما در شرایط این روزهای بازار بازدهی ۱۵ درصدی در یک ماه چشمگیر به حساب میآید و برای اینکه بتوانیم سود قابل قبولی داشته باشیم، باید حداقل شش ماه سهامدار باقی بمانیم.
دلیل شماره چهار | تمایل بازار به روند نزولی خیلی بیشتر از روند صعودی است. احتمالا شما هم این موضوع را احساس کرده باشید. در بازه یک ماه منتهی به ۲۰ مردادماه یعنی آخرین ماهی که بازار روند صعودی داشت، به ازای هر سه چهار روز بازار مثبت شاهد یک یا نهایتا دو روز بازار منفی بودیم. این رویه حالا برعکس شده. سه تا چهار روز متوالی بازار ریزش پیدا میکند و صرفا برای یک یا دو روز، آن هم نهایتا ۲۰ هزار واحد شاهد رشد شاخص کل هستیم. زمانی که بازار نزولی است، سهامداران به دنبال دلیل قانعکنندهای برای برگشت روند صعودی میگردند، اما به محض صعودی شدن روند بازار، بعد از یک یا نهایتا دو روز دوباره کلیدواژه ریزش به بازار برمیگردد. در پنج روز کاری گذشته یعنی از یکشنبه هفته گذشته، شاخص کل ۱۴۰ هزار واحدی سقوط را تجربه کرده و این در حالی است که اتفاق خاصی در دنیای سیاست و همچنین در معادلات بازار سرمایه نیافتاده است.
دلیل شماره پنج | کسانی که پول لازم دارند، چارهای جز صف کشیدن برای فروش سهامشان ندارند. این موضوع تاثیر زیادی روی پیشگشایش نمادها از ساعت هشت و ۳۰ دقیقه تا ۹ صبح گذاشته است. خیلیها ترجیح میدهند که همان ثانیههای اول سهام خود را با کمترین قیمت به فروش بگذارند تا جایگاه بهتری در صف داشته باشند و اگر در ۳۰ دقیقه پیشگشایش شرایط مساعد بود، سفارش را حذف کنند. ولی حجم زیاد سفارشهای غیرقطعی در دوره پیشگشایش کار را برای بازارگردانها سخت کرده. طوری که ارزش صفهای فروش در ثانیههای اول از پنج هزار میلیارد تومان فراتر میرود و در صورت ادامهدار بودن شرایط به ۱۰ هزار میلیارد تومان میرسد. این در حالی است که خیلی از فروشندهها موفق به فروش سهام خود نمیشوند. چراکه حجم معاملات در این روزها کاهش چشمگیری داشته. در روزهای اخیر کمتر از شش هزار میلیارد تومان سهام در بازار خرید و فروش شده. در روزهای عادی این رقم حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان و در روزهای اوج رونق بازار، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بود.
پنج دلیل برای ماندن در بورس
دلیل شماره یک | پولمان را از بورس به کجا ببریم؟ این سوالی است که باید حتما قبل خروج سرمایه از بورس به آن فکر کنیم. بررسی وضعیت بقیه بازارها مثل طلا، سکه، ارز یا حتی خودرو نشان میدهد در حال حاضر زمان مناسبی برای ورود به این بازارها نیست. نوسانات دلار به حدی بالا گرفته که ممکن است در یک روز بخش زیادی از سرمایه از بین برود. همین امروز دلار در بازار آزاد کار خود را با نرخ نزدیک به ۳۰ هزار تومان آغاز کرد، اما تا پایان روز به کانال ۲۷ هزار تومانی وارد شد. هر گرم طلای ۱۸ عیار در این هفته از یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۲۰۰ هزار تومان کاهش قیمت داشته و از سوی دیگر سکه رکورد حباب را شکسته و گفته میشود حباب قیمت آن به بیش از یک میلیون تومان رسیده است.
دلیل شماره دو | قیمت سهام به کف رسیده است. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال همگی نظر یکسانی دارند و آینده بازار را مثبت پیشبینی میکنند. برای مثال RSI شاخص کل به مقدار ۳۵ رسیده است. زمانی که این رقم به ۳۰ نزدیک میشود اصطلاحا میگویند اشباع فروش اتفاق افتاده و محدودههای پایینتر برای شاخص کل غیرمنطقی است. رسیدن قیمتها به پایینتر حد ممکن را میتوان از روی شاخص P/E هم مشاهده کرد. شاخصی که قیمت سهام هر شرکت را با سود محقق شده مقایسه میکند. در حال حاضر میانگین P/E برای کل نمادهای از رقم ۱۵۹ در دو ماه گذشته به ۱۳۸ در وضعیت فعلی رسیده و نشان میدهد ارزندگی سهام شرکتها افزایش پیدا کرده است. در این مدت خیلی از نمادها تا ۶۰ درصد اصلاح قیمت را پشت سر گذاشتهاند و نهتنها حباب قیمت آنها تخلیه شده، بلکه کمتر از ارزش واقعیشان معامله میشوند.
دلیل شماره سه | تا زمانی که سهامی را نفروشید، سود یا ضرر نکردهاید. این یکی از قواعد بازار سرمایه است و نشان میدهد صرفا زمانی میتوان درباره بازدهی بازار صحبت کرد که شما سهامی که خریدهاید را بفروشید. در شرایط فعلی که خیلی از سهامداران به خصوص آنهایی که در مردادماه وارد بازار شدهاند بخش زیادی از سرمایه خود را از دست دادهاند، فروش سهام به معنای تسلیم شدن در برابر ضرر و زیان است. این روزها در مقایسه با نقطه اوج بازار یعنی زمانی که شاخص در محدوده دو میلیون و ۷۸ هزار واحد قرار داشت، شاخص کل حدود ۳۰ درصد و شاخص هموزن حدود ۲۵ درصد کاهش داشته و نشان میدهد بهطور میانگین سهام شرکتها در این مدت ۲۵ تا ۳۰ درصد ارزش خود را از دست داده و به سهامداران ضرر رسانده است.
دلیل شماره چهار | حداقل تا پایان سال، جای نگرانی نیست. اوراق اختیار فروش تبعی از یک ماه پیش به کمک سهامداران بلندمدت آمدهاند. تاکنون این اوراق برای ۱۹ نماد از جمله آبادا، افق، برکت، پترول، جم، خودرو، شیراز، وبصادر، صندوق، تاصیکو، وغدیر، فارس، کاوه، پکویر، وبملت، رمپنا، شنفت و وپارس منتشر شده و هر کدام از این شرکتها تضمین دادهاند که در موعد سررسید قیمت سهامشان کمتر از رقم مشخص نباشد. سررسید اغلب این اوراق برای بهمن یا اسفندماه است و قیمت مشخص شده، عموما بیشتر از ۱۸ درصد سالانه با قیمت فعلی سهام اختلاف دارد. این یعنی کسانی که این روزها سهام میخرند و در کنارش با خرید اوراق اختیار فروش تبعی آنها را بیمه میکنند، مطمئن هستند تا پایان سال دست کم ۱۸ درصد سود میکنند و حتی با روند صعودی شاخص ممکن است سود آنها هم بیشتر شود.
دلیل شماره پنج | گزارش عملکرد شرکتها مربوط به شهریورماه و شش ماه اول امسال پشت سر هم در سامانه کدال بارگذاری میشود. این گزارشها عموما نشان از رشد چشمگیر فروش شرکتها و بهبود عملکرد آنها نسبت سال گذشته دارد. یک نمونه آن بانک صادرات است. بانکی که همین چند ماه پیش از زیان خارج شده بود، در گزارش سهماهه خود اعلام کرده توانسته ۹۱۲ میلیارد تومان سود کسب کند. این رقم نسبت به سال گذشته بیش از هزار درصد رشد داشته و تقریبا ۱۱ برابر شده است.
دلیل شماره دو | قیمت سهام به کف رسیده است. اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال همگی نظر یکسانی دارند و آینده بازار را مثبت پیشبینی میکنند. برای مثال RSI شاخص کل به مقدار ۳۵ رسیده است. زمانی که این رقم به ۳۰ نزدیک میشود اصطلاحا میگویند اشباع فروش اتفاق افتاده و محدودههای پایینتر برای شاخص کل غیرمنطقی است. رسیدن قیمتها به پایینتر حد ممکن را میتوان از روی شاخص P/E هم مشاهده کرد. شاخصی که قیمت سهام هر شرکت را با سود محقق شده مقایسه میکند. در حال حاضر میانگین P/E برای کل نمادهای از رقم ۱۵۹ در دو ماه گذشته به ۱۳۸ در وضعیت فعلی رسیده و نشان میدهد ارزندگی سهام شرکتها افزایش پیدا کرده است. در این مدت خیلی از نمادها تا ۶۰ درصد اصلاح قیمت را پشت سر گذاشتهاند و نهتنها حباب قیمت آنها تخلیه شده، بلکه کمتر از ارزش واقعیشان معامله میشوند.
دلیل شماره سه | تا زمانی که سهامی را نفروشید، سود یا ضرر نکردهاید. این یکی از قواعد بازار سرمایه است و نشان میدهد صرفا زمانی میتوان درباره بازدهی بازار صحبت کرد که شما سهامی که خریدهاید را بفروشید. در شرایط فعلی که خیلی از سهامداران به خصوص آنهایی که در مردادماه وارد بازار شدهاند بخش زیادی از سرمایه خود را از دست دادهاند، فروش سهام به معنای تسلیم شدن در برابر ضرر و زیان است. این روزها در مقایسه با نقطه اوج بازار یعنی زمانی که شاخص در محدوده دو میلیون و ۷۸ هزار واحد قرار داشت، شاخص کل حدود ۳۰ درصد و شاخص هموزن حدود ۲۵ درصد کاهش داشته و نشان میدهد بهطور میانگین سهام شرکتها در این مدت ۲۵ تا ۳۰ درصد ارزش خود را از دست داده و به سهامداران ضرر رسانده است.
دلیل شماره چهار | حداقل تا پایان سال، جای نگرانی نیست. اوراق اختیار فروش تبعی از یک ماه پیش به کمک سهامداران بلندمدت آمدهاند. تاکنون این اوراق برای ۱۹ نماد از جمله آبادا، افق، برکت، پترول، جم، خودرو، شیراز، وبصادر، صندوق، تاصیکو، وغدیر، فارس، کاوه، پکویر، وبملت، رمپنا، شنفت و وپارس منتشر شده و هر کدام از این شرکتها تضمین دادهاند که در موعد سررسید قیمت سهامشان کمتر از رقم مشخص نباشد. سررسید اغلب این اوراق برای بهمن یا اسفندماه است و قیمت مشخص شده، عموما بیشتر از ۱۸ درصد سالانه با قیمت فعلی سهام اختلاف دارد. این یعنی کسانی که این روزها سهام میخرند و در کنارش با خرید اوراق اختیار فروش تبعی آنها را بیمه میکنند، مطمئن هستند تا پایان سال دست کم ۱۸ درصد سود میکنند و حتی با روند صعودی شاخص ممکن است سود آنها هم بیشتر شود.
دلیل شماره پنج | گزارش عملکرد شرکتها مربوط به شهریورماه و شش ماه اول امسال پشت سر هم در سامانه کدال بارگذاری میشود. این گزارشها عموما نشان از رشد چشمگیر فروش شرکتها و بهبود عملکرد آنها نسبت سال گذشته دارد. یک نمونه آن بانک صادرات است. بانکی که همین چند ماه پیش از زیان خارج شده بود، در گزارش سهماهه خود اعلام کرده توانسته ۹۱۲ میلیارد تومان سود کسب کند. این رقم نسبت به سال گذشته بیش از هزار درصد رشد داشته و تقریبا ۱۱ برابر شده است.
فولاد مبارکه اصفهان در گزارش شهریورماه خود اعلام کرده در این ماه رکورد فروش را شکسته و پنج هزار و ۵۱۰ میلیارد تومان فروش داشته است. این رقم نسبت به سال گذشته ۵۱ درصد و نسبت به دو سال گذشته ۲۳۲ درصد رشد کرده است. گزارشهای چشمگیر اینچنینی را میتواند در خیلی از نمادها از جمله شرکتهای پتروشیمی که قیمتگذاری محصولاتشان بر اساس نرخهای جهانی و تحت تاثیر دلار است، مشاهده کرد. با وجود چنین گزارشهایی، امیدواری به بازار سهام بیشتر شده است.
پنج دلیل برای خارج شدن از بورس
دلیل شماره یک | پنج ماه اول امسال به طور میانگین روزانه حدود هزار میلیارد تومان پول جدید توسط سرمایهگذارهای حقیقی و خرد وارد بازار سرمایه شده است. رکورد ورود پول جدید مربوط به یکی از روزهای پایانی تیرماه است که در عرض چند ساعت سرمایهگذارها پنج هزار و ۶۲۳ میلیارد تومان پول به بورس آوردند. متاسفانه دیگر آن روزهای خوب تمام شده. از زمانی که شاخص کل شروع به ریزش کرده، در اغلب روزها شاهد خارج شدن پول از بازار هستیم و شرایط به کلی معکوس شده است. روزانه حدود ۸۰۰ میلیارد تومان پول از بورس خارج میشود و حتی در روزهای صعودی هم، نهایتا ۵۰۰ میلیارد تومان پول جدید توسط سرمایهگذارها وارد میشود. با این تفسیر دیگر نمیتوان انتظار رشد زیادی داشت چراکه در سه ماه اخیر سرمایه زیادی از بازار خارج شده و شرایط را دشوار کرده است.
دلیل شماره دو | پولی که در بورس باقیمانده، چارهای جز جابهجا شدن بین گروههای مختلف ندارد. آن روزها که همه نمادها با هم صعودی میشدند و افزایش قیمت داشتند به سر رسیده است. در شرایط فعلی حتی در صورتی که شاخص بورس روند صعودی در پیش بگیرد، صرفا چند گروه حکم لیدر یا رهبر بازار را بر عهده میگیرند. برای مثال نیمه دوم شهریورماه و به طور دقیقتر از ۱۸ تا ۲۹ شهریور گروههای محصولات شیمیایی با رشد ۲۳ درصدی، فلزات اساسی با رشد ۲۰ درصد و کانههای فلزی با رشد ۱۳ درصدی لیدرهای بازار بودند و در روزهای بعد از آن با وجود روند صعودی شاخص کل، شاهد کاهش قیمت سهام این گروهها بودیم. از یک هفته بعد رهبری بازار جابهجا شد. از هشتم تا ۲۳ مهرماه نمادهای خودرویی با رشد ۲۵ درصدی، پالایشگاهها با رشد ۲۵ درصدی و بانکیها با رشد ۲۳ درصدی لیدری بازار را به دست گرفتند. آنها در مدت قبل از شروع روند صعودی دائما صف فروش بودند. در روزهای اخیر هم قرعه صعود به نام گروه املاک و مستغلات آمده. با این تفسیر حتی کسانی که سبد متنوع دارند هم با توجه به ضرر دیگر گروهها چندان سودی از لیدرها بازار نصیبشان نمیشود.
دلیل شماره سه | اگر شش ماه پیش میگفتیم یک سهم را باید حداقل یک ماه نگه داری، سرمایهگذاری با دید بلندمدت به حساب میآمد، اما حالا سرمایهگذاری بلندمدت در بورس به کلی فرق کرده. این موضوع را میتوان از تغییرات هفتگی شاخص کل مشاهده کرد. از ابتدای خرداد تا پایان مردادماه شاخص بورس هر هفته رقمی حدود ۱۰۰ هزار واحد رشد میکرد. رکورد افزایش شاخص بورس مربوط به هفته آخر خرداد است که افزایش ۱۹۰ هزار واحدی را پشت سر گذاشت. در آن روزها طی یک هفته میتوانستیم بازدهی قابل قبول ۱۵ درصدی را کسب کنیم، اما در شرایط این روزهای بازار بازدهی ۱۵ درصدی در یک ماه چشمگیر به حساب میآید و برای اینکه بتوانیم سود قابل قبولی داشته باشیم، باید حداقل شش ماه سهامدار باقی بمانیم.
دلیل شماره چهار | تمایل بازار به روند نزولی خیلی بیشتر از روند صعودی است. احتمالا شما هم این موضوع را احساس کرده باشید. در بازه یک ماه منتهی به ۲۰ مردادماه یعنی آخرین ماهی که بازار روند صعودی داشت، به ازای هر سه چهار روز بازار مثبت شاهد یک یا نهایتا دو روز بازار منفی بودیم. این رویه حالا برعکس شده. سه تا چهار روز متوالی بازار ریزش پیدا میکند و صرفا برای یک یا دو روز، آن هم نهایتا ۲۰ هزار واحد شاهد رشد شاخص کل هستیم. زمانی که بازار نزولی است، سهامداران به دنبال دلیل قانعکنندهای برای برگشت روند صعودی میگردند، اما به محض صعودی شدن روند بازار، بعد از یک یا نهایتا دو روز دوباره کلیدواژه ریزش به بازار برمیگردد. در پنج روز کاری گذشته یعنی از یکشنبه هفته گذشته، شاخص کل ۱۴۰ هزار واحدی سقوط را تجربه کرده و این در حالی است که اتفاق خاصی در دنیای سیاست و همچنین در معادلات بازار سرمایه نیافتاده است.
دلیل شماره پنج | کسانی که پول لازم دارند، چارهای جز صف کشیدن برای فروش سهامشان ندارند. این موضوع تاثیر زیادی روی پیشگشایش نمادها از ساعت هشت و ۳۰ دقیقه تا ۹ صبح گذاشته است. خیلیها ترجیح میدهند که همان ثانیههای اول سهام خود را با کمترین قیمت به فروش بگذارند تا جایگاه بهتری در صف داشته باشند و اگر در ۳۰ دقیقه پیشگشایش شرایط مساعد بود، سفارش را حذف کنند. ولی حجم زیاد سفارشهای غیرقطعی در دوره پیشگشایش کار را برای بازارگردانها سخت کرده. طوری که ارزش صفهای فروش در ثانیههای اول از پنج هزار میلیارد تومان فراتر میرود و در صورت ادامهدار بودن شرایط به ۱۰ هزار میلیارد تومان میرسد. این در حالی است که خیلی از فروشندهها موفق به فروش سهام خود نمیشوند. چراکه حجم معاملات در این روزها کاهش چشمگیری داشته. در روزهای اخیر کمتر از شش هزار میلیارد تومان سهام در بازار خرید و فروش شده. در روزهای عادی این رقم حدود ۲۰ هزار میلیارد تومان و در روزهای اوج رونق بازار، حدود ۳۰ هزار میلیارد تومان بود.
فرارو
۹۹/۰۷/۳۰
حتما یه سری به وبم بزنین دو تا تحلیل برای بازار آوردم
تایم فریم شاخص کل بورس را بندازین رو سه ماهه و کانال بکشین متوجه ریزش بازار و رشد بازار در بلند مدت خواهید شد
سود سالانه ۱۸ درصد بانک بهتر از ضرر ۵۰ درصدی در بازار خواهد بود، شخصا ۳۰۰ تو بازار داشتم که ۲۵۰ کشیدم بذارم بانک و فقط با ۵۰ سرمایه گذارم اونم کحافظ