شکست ترامپ و پیروزی بایدن/ حکایتِ «رذیلت، فضیلت و فرصت»
سرانجام با اعلام نتایج آرای ایالت پنسیلوانیا و اعلام نهایی 273 رأی الکتورال برای جو بایدن، نام دونالد ترامپ را میتوان به عنوان بازندۀ رقابت نفسگیر انتخابات ریاست جمهوری آمریکا ثبت کرد. هر چند هنوز مشخص نیست ترامپ شکایت خواهدکرد یا در قالب شخصیت قربانی فرو میرود تا دست کم ترامپیسم را زنده نگاه دارد.
اگرچه تهدیدهای حقوقی او در این چند روز طنز دیگری بود از کارنامۀ «غیرحقوقیترین» سیاستمدار جهان که از قانون و حقوق دم می زد و شکایت بر سر این که چرا به شمارش ادامه دادند و چرا هر چه پستی ها را شمردند آرای بایدن بالا رفت و انگار نه انگار که خود او پیشاپیش در آرای پستی تشکیک و هواداران را به رأی حضوری ترغیب کرده بود!
او که با یک فرمان، خروج آمریکا و دهنکجی به برجام (توافق هستهای چند جانبه با ایران) را اعلام کرد و امضای خود را با تبختر و تفرعن به دوربینها نشان میداد و شهوتِ «له کردن» داشت، در این چند روز از امضای فرمانی برای توقف شمارش آرا در کشور خود عاجز نشان داد و همین نشان میدهد «ایالات متحده» برگردان مناسبی برای «دولتها یا حکومتها یا کشورهای متحده» نیست زیرا هر یک قوانین خاص خود را دارند و برای ادعاهای رییس، تره خُرد نکردند.
دربارۀ تکاپوهای او در روزهای آخر بهترین و گزنده ترین تشبیه را کارشناس سی. ان. ان به کار برد که او مثل یک لاک پشت چاق روی لاک خود افتاده و دارد تقلا میکند!
مدعی بود «سیاستمدار» به مفهوم فنی کلمه نیست اما بود یا بود منتها از نوع «مبتذل» آن و به تعبیری مجموعهای از رذیلتها را در خود گرد آورد و عرضه کرد تا نقیضی باشد بر تقسیمبندی الوین تافلر در سه گانۀ «جابه جایی در قدرت» و سه عصر «زور و ثروت و دانایی» که از قضا در آن و 20 سال قبل از به قدرت رسیدن ترامپ دو بار از او به عنوان نمونهای متعلق به عصر دوم نام برده است.
به جای تعلق به عصر دانایی یا انقلاب هوش به دوران ثروت و زور تعلق داشت هر چند که زور را هم با پول، اِعمال میکرد و البته نویسندۀ آن کتاب، در این چهار سال نبود و نماند تا ببیند چگونه از «توییت» به مثابۀ رسانۀ دنیای مدرن و حاصل انقلاب هوش بهره میبرد.
برخی از مفاهیم را جز با مصادیق عینی آنان نمیتوان دریافت و معنی کرد و ترامپ هم معنی «ابتذال» در سیاست و البته «رذیلت»های انسانی بود.
چنان که وقتی کودکی از ما مفهوم «نور» را بپرسد، به جای توضیح اگر روز باشد خورشید را به او نشان میدهیم مفاهیمی چون ابتذال و رذیلت را جز با مصداقهای مشخص نمیتوان توصیف کرد و هر قدر هم گفته باشند و نوشته باشیم که «کار روزنامهنگار روایت است نه قضاوت» باز در این فقره بیم آن ندارم که به ارزشداوری متهم شویم زیرا داریم توصیف میکنیم.
یک استاد روزنامهنگاری که هیچ گاه از کسی بد نمیگفت و اصطلاحاً غیبت نمیکرد دربارۀ فردی که دست بر قضا دستی در همین رشته داشت، تعبیر «رذل» را به کار میبُرد و میگفت: هیچ واژۀ دیگری را نمیتوانم به کار ببرم چرا که او را مجموعهای از رذالتها میدانست و درست هم میگفت. به سبب آسیبهایی که به دیگران از جنبههای گوناگون وارد ساخته بود.
ترامپ را هم باید با همین ویژگی «رذیلت» توصیف کرد و البته توضیح داد: چون در نقطۀ مقابل «رذیلت»، «فضیلت» قرار دارد این سخن به معنی آن نیست که نماد رذیلت بودن او به معنی آن است که جو بایدن «فضیلت» است چرا که اگر در توصیف گفتار و رفتار ترامپ چارهای جز بهره از این مفهوم نداریم دربارۀ رییس جدید ایالات متحد، ناگزیر از استفاده از مفهوم مقابل آن – فضیلت- نیستیم و این واقعیت که ترامپ، در قاب ابتذال سیاسی و رذیلت اخلاقی قرار داشت، وانمیداردمان تا بایدن را در چارچوب «فضیلت» بنگریم بلکه سخن بر سر «فرصت» است.
پس از یک دوره ابتذال سیاسی که ترامپ بر جهان تحمیل کرد و در ایران ما موجی از نومیدی را رقم زد و ابتذال اقتصادی را با ظهور یک طبقۀ نوکیسۀ غیر مولد شکل داد، نیاز نیست به دنبال فضیلت سیاسی باشیم که سیاست را با تشخیص منفعت میشناسیم. همین که به رفتن ترامپ و آمدن بایدن به دیدۀ «فرصت» نگاه کنیم کافی است و هنر سیاستمدار، استفاده از فرصتهاست.
هر قدر تعبیر «تبدیل ظرفیت به فرصت» کلیشهای و کلی شده باشد، قدر دانستن یک یا چند فرصت نه کلیشه که مهارت است و وقت آن است که این وصف را از خودمان دور کنیم که مهم ترین مهارت ما در سیاست، از دست دادن فرصتهاست!
عصر ایران