بیم و امید به کارگیری مدیران جوان دراستان

بیم و امید به کارگیری مدیران جوان دراستان

همانگونه که جریان همسوی دولت سیزدهم انتظار داشت و بر آن تاکید می کرد  تغییرو پوست اندازی مدیریت استان در حال تکمیل شدن است و تاکنون بخشی از مدیران دولت دوازدهم مسئولیت های خودرا به مدیران تازه نفس دولت سیزدهم سپرده اند و به زودی پازل تغییرات استان قزوین تکمیل و یک رنگ می شود.

هر چند که در تمام دولت ها شعار انتخاب مدیران بر اساس شایسته سالاری و فراجناحی نقل محافل و تیتر اصلی رسانه ها بود اما به نظر می رسد این موضوع یک شوخی تلخ و تکراری است که صرفا کارکرد آن در دوران تبلیغات انتخابات ، سخنرانی ها ،  مصاحبه ها وهمچنین در زمان دور بودن از قدرت خلاصه می شود؛  هر چند که استثناء های هم وجود دارد.

در حاکمیت های که  که شفافیت در آن یک اصل و ارزش است پرش غیر منطقی  یک مدیر ضعیف از آخر صف به ابتدای صف مدیریت امکان پذیر نیست چون افکار عمومی و نخبگان جامعه چنین اجازه ای به چنین افرادی نمی دهد و همچنین حاکمیت و یا دولت مستقر نیز منافع کلان خود و مردم را بازیچه جریانات و یا افراد خاصی قرارنمی دهد.

سپردن مدیریت به مدیران باید بر اساس شاخص های  تخصص ، تجربه ،تعهد ، کارامدی و ... باشد و کمتر دیده می شود که در کشور های توسعه یافته مدیران غیر مرتبط در حوزه های تخصصی به کار گرفته شوند به همین دلیل شاخص کارآمدی مدیران در آن کشور ها بسیار بالا است .

بهر حال در جابجایی مدیران دولت سیزدهم  در استان قزوین بخشی از مسئولیت ها با شعار حمایت از بیانه ی گام‌ دوم انقلاب به جوانان و نورسیدگان جریان همسوی دولت سپرده شده است که درنگاه اول می توان آن را یک گام مثبت دربدنه مدیریت دانست .

 به نظر می رسد استفاده از مدیران جوان در بدنه مدیریت استان دارای بیم و امید های فراوان است ،  می توان نقاط مثبت استفاده از مدیران جوان را در تزریق روحیه نشاط  ، جسارت و چابکی به بدنه مدیریت استان نام برد و غلبه احساسات و هیجانات بر تصمیمات عقلانی  ،  تحت تاثیر قرارگرفتن و منفعل بودن در برابر برخی از توصیه ها ، غالب شدن نقش مشاورین منفعت طلب در تصمیم گیری ها ،  پررنگ شدن نقش هیچ کاره های جدید استان در تصمیم گیری  ها ، عدم برخورداری از  سعه صدر در مدیریت بحران ها ، اسیر حاشیه ها شدن ،  در معرض قرار گرفتن دام های مختلف و....  را می توان از جمله بیم های استفاده از نورسیدگان جوان در بدنه مدیریت استان دانست. 

واقع بینانه باید گفت که کشور و استان بر اساس آنچه که زیر پوست شهر می گذرد می تواند آبستن حوادث و بحران های مختلف باشد که مدیریت و عبور از آنها نیازمند مدیرانی مدبر،  با درایت ، آزمون پس داده و برخوردار از  سعه صدر بالا است همانگونه که مدیران وقت استان در حوادث آبان ماه سال 98 استان را با کمترین  چالش از آن حادثه تلخ عبور دادند.

با توجه به جنگ  ظالمانه اقتصادی که کشوردر آن به سر می برد و مکرر مقام معظم رهبری و دولت بر استفاده از ظرفیت سرمایه گذران بخش خصوصی تاکید دارند شایسته بود مدیرانی در راس حوزه  اقتصادی استان قرار می گرفتند  که از توان جذب ، ارتباط گیری و استفاده از ظرفیت  فعالین بخش خصوصی را داشته باشند  و به نوعی حرفشان در میان فعالان اقتصادی خریدار داشته باشد چرا که صرفا داشتن مدرک اکادمیک و نظریه پردازی نمی تواند کشتی پر تلاطم اقتصاد را به ساحل آرامش برساند چرا که جوهر و وزن میدان در کوران فعالیت های اجرایی خود را نشان می دهد.

  علی رغم اینکه استان قزوین در حوزه جذب سرمایه گذران به خودی خود دارای مزیت های فراون و بی بدیلی است اما انتخاب مدیران بی تجربه در حوزه مدیریت اقتصادی استان می تواند سمت و سوی جذب سرمایه ها را از استان قزوین به دیگر استان ها سوق دهد.

شاید برخی از دوستان به استفاده امام (ره) در دوران 8 سال دفاع مقدس از جوانان اشاره کنند که چون نگارنده در آن دوران نفس کشیده و تجربه کرده می توان واقع بینانه‌ای گفت اولا آن دوران دارای شرایط خاص بود که انقلاب تازه پیروز شده بود و در بدنه مدیریت کشور خلاء ایجاد شده و کمبود مدیر وجود داشت و شرایط جنگ هم اقتضائات خودش را داشت  و مهم تر اینکه در این دوران کمتر می توان رد پای از  صداقت ، همدلی ، هم افزایی و همراهی بدنه جامعه و بدنه مدیریت آن دوران را پیدا کرد و فاصله ای بین بدنه مدیریت و جامعه وجود نداشت. 

البته صاحب قلم به هیچ عنوان مخالف استفاده از مدیران جوانان در بدنه مدیریت استان نبوده و نیست اما سخن این است که مدیران جوانان باید در مسیر درست ،  منطقی  و در مسئولیت های پایین تر مراحل آزمون و خطا را طی کنند  و به صورت گام به گام  در پست های کلیدی تر ، حساس تر و بالاتر مورد استفاده قرار بگیرند چرا که افراط و تفریط در انتخاب مدیران جوانان و یا مدیران فرتوت ، سالخورده و بی انگیزه  در بدنه مدیریت استان روند توسعه استان را در معرض تهدید قرار می دهد.  

بدون شک اگر بی موقع و بدون آینده نگری و غیر کارشناسی جوانان در پست های مدیریت بالا و حساس مورد استفاده قرار بگیرند و در اولین آزمون  نیز کارنامه ناموفقی از خود بر جای بگذارند نه تنها خدمتی به جوانان نشده است بلکه می تواند در آینده موضوع استفاده از مدیران جوان را حتی در پست های پایین تر نیز دچار تردید و احتیاط کند.

شایسته است که  دستگا های امنیتی و نظارتی به عنوان مشاورین امین و دلسوزکه جز به منافع نظام و مردم به موضوع دیگری نمی اندیشدند هم اکنون آگاه سازی و آموزش مدیران جوان از بحران های احتمالی را در دستور کار قرار دهند تا مدیران جوان در  مواجه با چالش و بحران های احتمالی دچار سردرگمی و تصمیمات هیجانی و احساسی نشوند.