متروپل های مدیریتی در استان قزوین

 

متروپل های مدیریتی در استان قزوین

ظهر  روز دوشنبه 2 خرداد ماه در خیابان امیر کبیر (امیری) واقع در مرکز آبادان ساختمان بلندی با نام متروپل بر اثر شکست سازه‌ای به خاطر نقض ضوابط فنی و استانداردهای سازه‌ای ریزش کرد تا در شرایطی که کشور در مرحله ای حساس هدفمندی سازی یارانه قرار دارد و نیاز به آرامش و همراهی مردم دارد را با  چالش و بحران بزرگ مواجه سازد.

چند  روز است که بخش زیادی از توان مدیریتی کشور تا بالاترین سطح ، ظرفیت های عمرانی ، امنیتی ، رسانه ای و ... کشور همچنان درگیر آوار برداری ازبحران متروپل در حوزه ماموریت خود هستند و چه بسا طولانی شدن آن ، این بحران را وارد فازخطرناک دیگری کند که بعضا رگه های از آن در جامعه قابل مشاهده بود.

 در چند روز گذشته که بحث اصلی و غالب کشور حادثه متروپل بوده است شخصیت های حقیقی و حقوقی کشور و آحاد مردم از ابعاد مختلف به بررسی چرایی و چگونگی شکل گیری این بحران پرداخته اند اما صاحب قلم بنا دارد با توجه به اینکه مدیریت در خلق این حادثه غمبار و مرگبار نقش محوری و اصلی را داشته است موضوع را از زوایه دیگر مورد بررسی قراردهد و آن را به پوست اندازی مدیریت این روز های استان قزوین پیوند بزند.

تاکنون در خصوص اینکه آیا شهرداران قبلی و فعلی آبادان که از سوی اعضای شورای اسلامی شهر انتخاب و معرفی شده اند و احکام آنها از سوی  وزیران وقت کشور و استانداران قبلی و فعلی صادر شده است در حوزه مدیریت شهری دارای تخصص و تجربه موفق بوده اند یا خیر؟ کمتر سخن گفته شده است.

در کشور ما تمام افرادی که بنا است در حلقه مدیریت کشور در هر سطحی قرار بگیرند می بایست دستگا های نظارتی و امنیتی در خصوص سلامت اخلاقی ، مالی ، امنیتی ، و  .... آنها اظهار نظر کنند و اگر استعلام دستگاه های مسئول  مثبت بود فرد می تواند در مسئولیت مورد نظر به کار گرفته شود هر چند در برخی مواقع حتی این استعلام ها هم وتو می شود.

 اما به نظر می رسد که ضعف و نقصی در این حوزه وجود دارد و آن این است که در انتخاب افراد و حتی پاسخگویی استعلامات دستگاه های  مربوطه کمتر تخصص و تجربه موفق افراد معرفی شده مورد توجه و دقت قرار می گیرد؛  این در حالی است که به نظر نگارنده  اگر بنا است مدیری در حوزه ی به کار گرفته شود و در آن حوزه از تخصص ، دانش و تجربه  لازم برخودارنیست حتی نمی بایست پرونده ای چنین فردی  مورد پذیرش دستگاه های استعلام دهنده قرار بگیرد.

اگر در زمینه لزوم ورود دستگاه های استعلام دهند به حوزه تخصصی مدیران ضعف و کمبود قانون وجود دارد که چنین است باید این مشکل با بازنگری در قوانین اصلاح شود.

در حال حاضر28 شهردارسکان مدیریت شهر های استان قزوین را برعهده دارند اما اینکه آیا تمام شهرداران استان در حوزه مدیریت شهری دارای تخصص و تجربه موفق هستند یا خیر؟ بحث وجود دارد.

علی رغم اینکه بر اساس بخشنامه شرایط احراز شهرداران که در سال 98 تدوین و ارسال شده و  به صراحت  تاکید و تصریح دارد که سپردن مسئولیت شهرداری به افراد باید منوط به داشتن تخصص و تجربه در این حوزه باشد؛  مورد توجه قرار نگرفته است و بعضا افرادی به عنوان شهردار معرفی و مشغول فعالیت شده اند که هیچ تخصص و تجربه ای در این حوزه نداشته اند.

اگر در مواردی مجموعه استانداری بر احرازشهرداران  اصرار ورزیده است ؛ برخی از شخصیت های حقوقی و متنفذین سیاسی با دورزدن قانون و گرفتن سفارش نامه از تهران گزینه ناکارآمد و غیر متخصص خود را به شهروندان تحمیل کرده اند .

به راستی چرا اعضای شورای شهر که در برابر قرآن مجید قسم یاد می کنند که حافظ منافع مردم و شهر باشند سرنوشت شهر را در اختیار افراد غیر متخصص و فاقد صلاحیت فنی قرار می دهند وچگونه است  استاندار در برابر لابی و فشارهای این افراد توان   مقاومت ندارد و در نهایت حکم چنین گزینه های را مورد تائید قرارمی دهد.

اجازه دهید شفاف  و بی پرده سخن بگویم با همه احترامی که به جایگاه ایثارگری شهردار فعلی قزوین قائل هستم و سر تعظیم در برابر رشادت و ایثارشان فرود می آورم اما به راستی با توجه به اینکه شهرداری قزوین به نوعی ویترین شهرداری های استان در سطح ملی است چگونه سردارصباغی  علی رغم اینکه قبل از مسئولیت شهرداری قزوین در این حوزه هیچ  تخصص و تجربه ای  نداشت به عنوان شهردار معرفی شد!؟

چگونه وزیر کشور که به طور میدانی بر آوربرداری متروپل نظارت می کرد و ضعف مدیریت شهری دراین حادثه را محرز می داند؛  احکام  سردار صباغی و صباغی های دیگر را تائید و امضاء کرده است.

 اگر خدای ناکرده حادثه ای در حوزه مدیریت شهر قزوین در ابعاد متروپل رخ دهد آیا شهرداری که در این حوزه تخصص و تجربه ای لازم ندارد می تواند اتفاقات را مدیریت و در برابر آن پاسخگو باشد،  و مهمتر از آن از شکل گیری چنین اتفاقاتی جلوگیری کند .

 

سیکل  معیوب انتخاب مدیران غیر متخصص در مسئولیت های تخصصی در استان قزوین صرفا به انتخاب شهرداران محدود نمی شود چرا که در انتخاب تعدادی از مدیران کل ادارات استان از جمله سازمان فنی و حرفه ای ، اداره تعاون کار و رفاه اجتماعی ، حوزه ای اقتصادی ، سرمایه گذاری وحتی برخی از معاونت های استانداری از جمله معاونت منابع انسانی که قبل از حضور در مجموعه استانداری هیچ تجربه و تخصصی در حوزه مسئولیت فعلی  نداشته است؛  ... این روند نادرست ادامه پیدا کرده است

 

در پوست اندازی مدیریت استان در برخی از دستگاه ها افرادی سکاندار حوزه های تخصصی شده اند که هیچ تخصص و تجربه در این حوزه ها نداشتند این در حالی است که بر اساس آموزه های دینی ،  تاکیدات بزرگان انقلاب این افراد اگر بدان که در پشت تربیون ها با رگ های برافروخته خطاب به مردم می گویند اعتقاد و باور قلبی داشته باشند  نمی بایست  حتی پیشنهاد جایگاه های تخصصی که فاقد صلاحیت و تجربه موفق در آن حوزه هستند  را بپذیرند.

 معهذا شنیده می شود که این روز ها همچنان لیست های جدیدی از افراد برای در اختیار گرفتن پست های مدیریت استان از هیچ کار های استان تا شخصیت های حقوقی  و حقیقی و حامیان دولت در اختیار استاندار قرار گرفته است لذا شایسته است که استاندار با جسارت و کنار گذاشتن  مصلحت اندیشی های گروهی و سیاسی بر روی نام افراد معرفی شده که در حوزه پیشنهادی دارای تخصص و تجربه موفق نیستند خط قرمز بکشد و از لیست مدیران  کنار بگذارد.

بی شک تا وقتی که در سپردن مسئولیت به افراد تخصص ، تجربه و شایسته سالاری به معنای واقعی مورد توجه قرار نگیرد و افراد غیر متخصص در حوزه های  تخصصی گمارده شوند و در بسیاری از موارد در انتخاب مدیران اولویت ، منافع سیاسی ، گروهی ، فامیل سالاری ، محله سالاری  ، منافع شخصی و... باشد همچنان باید شاهد تکرار متروپول های جدید در حوزه های گوناگون  و در مناطق مختلف کشور از جمله استان قزوین باشیم.

برای جلوگیری از تکرار حوادث تلخ و غمبار و پر هزینه متروپل می بایست سیستم انتخاب مدیران اصلاح شود و با جسارت به روند معیوب انتخاب مدیران ناکارآمد و غیر متخصص پایان داده شود  چرا که حادثه متروپل بار اول نیست که رخ می‌دهد و بار آخر هم نخواهد بود که چنین اتفاقی صورت می‌گیرد.

سخن پایان اینکه اگر در حوزه یکی از بخش های املاک  شخصی محترمین و بلندپایگان استان و حتی مشاورینی که این روز ها بعضا با اطلاعات و مشاوره نادرست بلندپایگان استان را در اتخاذتصمیمات و انتخاب مدیران کارآمد دچار مشکل و خطا کرده اند؛  از جمله سیستم برق نقصی رخ دهد برای رفع نقص به سراغ نقاش و نجار می روند یا اینکه طبیعتا برای رفع مشکل از یک متخصص برق استفاده می کنند؟  بنابراین اگربنا برادعای این عزیزان قراراست کم کاری و ضعف مدیران دولت قبل اصلاح گردد باید برای رفع آن از مدیران متخصص و با تجربه همان بخش که همسو و همراه سیاست های دولت مستقر هستند و سال ها در آن مجموعه دوران آزمون و خطا را طی کرده اند ؛ استفاده شود در غیر اینصورت باید در ادعای صداقت و دلسوزی آنها دچار شک شد و در صورت بروز فاجعه ای همانند متروپول در حوزه مدیریت این افراد ،  آنها نیز می بایست در برابر قانون و مردم پاسخگو باشند.