حکایت آزمون و خطاهای این روزهای مدیران استان قزوین
حکایت آزمون و خطاهای این روزهای مدیران استان قزوین
ولیا… حسینزاده
عبدا… آقاعلیخانی در 5 سال سکانداری و مدیریت سازمان بازرسی استان قزوین در بلوار مدیریت نشان داد که در برخورد با فساد و تخلف مدیران و دستگاهها قائل به خط قرمز و تبعیض نیست و حتی حمایت و سرخوشی منتقدان و مخالفان دولت تدبیر و امید از برخوردهای سازمان بازرسی در دولت دوازدهم هیچ تاثیری در مسیر درست او در اجرای مرّ قانون نداشت و در دولت سیزدهم آقای رئیسی هم بعضا توصیهها برای چشمپوشی وی از برخی تخلفات او را از مسیر عدالت و اجرای قانون باز نداشت.
آقاعلیخانی در مراسم تودیع به همگان یادآور شد که «برای مبارزه با فساد و تحقق عدالت باید سالم بود و هزینه زیادی پرداخت کرد.» و شاید جابهجایی یک مدیر پاکدست از استان قزوین به استان گلستان کمترین هزینهای است که آقاعلیخانی پرداخت میکند که در آموزههای دینی و انقلابی پرداخت هزینه در اجرا و تحقق عدالت چون عسل شیرین و گوارا است.
اما آنچه که بیشتر در این یادداشت مورد نظر صاحب قلم است سخن و تاکید درست رحمانیان قائم مقام رئیس سازمان بازرسی کل کشور مبنی بر اینکه «انتصابات بسیار مهم است و شما باید افرادی را بکار گیرید که کاردان و مدیر باشند زیرا امروز در عرصه مدیریتی فرصت آزمون و خطا نداریم»
این تاکید و سخن درست رحمانیان نشان از حساسیت و اهمیت مضاعف انتخاب مدیران کاردان، با تجربه، کارشناس، متخصص در حوزه مسئولیت و … دارد؛ و بارها صاحب قلم در یادداشتهای خود تاکید داشته که با گذشت بیش از چهل و سه سال از استقرار نظام جمهوری اسلامی و صرف هزینههای سنگین در تربیت مدیران متخصص در حوزههای مختلف ضرورت ندارد که افراد بیتجربه و غیرمتخصص در حوزههای غیرتخصصی خود بهکار گرفته شوند.
امروز افکار عمومی به درستی تاکید دارند که مدیران در تریبون و سخنرانیها زیبا و دلنشین صحبت میکنند اما در میدان عمل به گونهای متفاوت رفتار میکنند و همیشه بین گفتار و آنچه که رخ میدهد فاصله بسیار است و صد البته که مردم بیش از آنکه سخن و وعدههای مدیران را ملاک قضاوت خود قرار دهند، رفتار آنان را معیار قضاوت قرار میدهند.
به هر حال اگر رزومه و پرونده مدیران جدید استان قزوین در اختیار رحمانیان قرار میگرفت در نگاه اول متوجه میشد که تعدادی از مدیران منصوب شده استان قزوین در دولت سیزدهم در حوزههای مسئولیتی که گمارده شدهاند از کمترین تجربه و تخصص برخودار نیستند و در واقع مسئولیتهای جدید دوران آزمون و خطای این مدیران است.
در شرایط فعلی همه دلسوزان واقعی کشور و نظام که دل در گرو موفقیت و سربلندی کشور و نظام دارند؛ شرایط ویژه، حساس و سخت فعلی کشور را محل آزمون و خطای مدیران نورس نمیدانند؛ بلکه شرایط امروز کشور میطلبد که سکان مدیریتها در سطح کلان، استانها و … در اختیار خبرهترین، با تجربهترین، متخصصترین، آگاهترین، کارشناسترین افراد قرار داشته باشد تا این مدیران بتوانند در شرایط ویژه و بحرانی تصمیمات درست، عقلانی، آیندهنگرانه و…. اتخاذ کنند تا مبادا خواسته و یا ناخواسته هزینههای غیرضروری را با تصمیمات نادرست، غیرعقلانی و احساسی خود به کشور و استان تحمیل نکنند.
به راستی اگر مسئولی که قبلاً تجربه مدیریت موفق در حوزه وزارت کشور را میداشت و از پختگی و درایت لازم در این حوزه برخوردار بود و دوران آزمون و خطا را سپری کرده بود در روزهایی که کشور پس از فوت مرحوم مهسا امینی در التهاب قرار داشت و بنابر شنیدهها دستگاههای امنیتی هم هرگونه تجمع را نهی کرده بودند چنین مدیری مردم و جوانان را برای تماشای بازی فوتبال به حضور گسترده در استادیوم فرا نمیخواند و در حالی که خیابانهای شهر ملتهب و آبستن حوادث است با خونسردی به تماشای فوتبال بنشیند!!؟
اگر مدیری که بالاترین مسئولیت سیاسی استان را برعهده دارد و در حوزه سیاسی تجربه و فعالیت میداشت و با زبان سیاسی آشنایی داشت و از ارتباط خوبی با فعالین و چهرههای شاخص و تاثیرگذار جریانهای مختلف سیاسی برخوردار بود، در کمترین فرصت با چهرههای تاثیرگذار استان نشست برگزار میکرد و از ظرفیت آنها برای آرام کردن فضا استفاده میکرد.
اگر مدیری که مسئولیت مهمترین و حساسترین شهرستان استان را برعهده دارد، سابقه و تجربه فعالیت در حوزه وزارت کشور را میداشت، به خوبی میدانست که در شرایطی که افکار عمومی ملتهب است و احساسات مردم درست یا حتی نادرست برانگیخته شده است ضرورت ندارد در چنین شرایطی مصاحبههای جنجالی برپاکرد و برای معترضین خط و نشان کشید بلکه در شرایط بحرانی باید تمام توان و ظرفیت مدیر کاربلد صرف آرام کردن فضا شود تا پس از خوابیدن گرد و غبار فتنه، بتوان سره را از ناسره تشخیص داد.
البته ناگفته پیداست چه بسا همین افراد و مدیران که در حوزههای غیر مرتبط به کار گرفته شدهاند در حوزههای تخصصی خود مدیران موفق، کاربلد و … بوده باشند.
به هر حال دردمندانه باید اذعان کرد برخی از هزینههای غیرضروری که به نظام و مردم تحمیل شده و میشود به سبب بکارگیری مدیران بیتجربه و غیرمتخصص در عرصه مسئولیت است.
اغلب مدیران بدون طی کردن دوران آزمون و خطا و به جهت برخی از بدهبستانهای سیاسی و جریانی و یا سفارش پدرخواندههای سیاسی بالاترین و حساسترین مسئولیتها را در اختیار گرفتهاند و یک شبه ره صد ساله را پیمودهاند.
و سخن پایان اینکه باید دستگاههای نظارتی و امنیتی در پاسخ به استعلام افراد معرفی شده برای پستهای مدیریت در کنار بررسی صلاحیتهای اخلاقی، مالی، امنیتی و … حتما موضوع تخصص و تجربه فرد معرفی شده در مسئولیت پیشنهادی را هم مورد توجه و ملاک پاسخ قرار دهند.