جاده یک طرفه و یخ زده سیاست در قزوین
روزگاری استان قزوین را به لحاظ نشاط سیاسی حیاط خلوت سیاسیون کشور می دانستند و هر هفته شاهد حضور چهرههای شاخص جریانات مختلف سیاسی در استان بودیم و وقتی که سخنرانان مطرح هر دو جریان سیاسی در قزوین حضور پیدا میکردند صحبتهای آنان تیتر اول رسانههای سراسری بود اما این روزها رخوت و کرختی سیاسی فضای سیاسی استان قزوین را فرا گرفته است به گونهای که میتوان آن را به جادهای یکطرفه، خلوت، بیروح و بدون هرگونه جنب و جوش و رفت و آمدی تشبیه کرد.
در سطح ملی و استان بارها نیروهای جریان اصولگرا در رقابتهای انتخاباتی وعده داده بودند که اگر ارکان تصمیمگیری و اجرایی کشور یکدست در اختیار این جریان قرار بگیرد در طرفهالعین همه مشکلات کشور و استان را حل میکنند.
اما به نظر میرسد که واقعیتهای علم مدیریت در سطح داخلی و بینالمللی جریان حاکم فعلی را با دیوار سخت واقعیتها مواجه کرده است که نمیتوان سرنوشت کشور و بیش از هشتاد میلیون نفر مردم و بیش از یک میلیون جمعیت استان قزوین را با یک اندیشه، سلیقه و گرایش سیاسی آنهم در عصر رسانه و وجود نسل پرسشگر و جسورکنونی مدیریت کرد.
اتفاقات اخیر کشور در کف خیابانها نشان داد در فضایی که صرفا یک جریان سیاسی با پشتوانه و حمایت پیدا و پنهان اصحاب قدرت ارکان مدیریت کشور را به دست بگیرد در بزنگاههای حساس در میدان مدیریت بحران تنها خواهد ماند و اعتراض و صدای بلند آنها برای گله از سکوت به اصطلاح «خواص» هم راه به جایی نخواهد برد.
کالبد شکافی اینکه چرا امروز فضای سیاسی کشور در سطح کلان و استان قزوین چنین سرد، بیروح و یکطرفه گشته است نیازمند مجال و فرصت فراخ است اما واقعیت این است که بخشی از فضای بیروح، سرد و کرختی سیاسی کنونی حاصل بد اخلاقی، حذف، و تخریب جریان رقیب از سوی نو رسیدگان جریان حاکم و سکوت و تائید بزرگان و متنفذین این جریان است.
فاصله زیادی با فضای پر شور و نشاط سیاسی استان قزوین در سالهای گذشته نداریم که در استان دهها دفاتر استانی احزب مختلف فعالیت سیاسی داشتند و با فراخوان چهرههای شاخص آنها هزاران نفر از هواداران این طیف از دورترین نقاط استان در مرکز استان و یا هر نقطهای دیگر از استان قزوین گرد هم میآمدند و به فضای سیاسی استان شور و نشاط میبخشیدند.
تجمعات سیاسی جریان اصلاحطلب در استان در قالب نشستهای سیاسی و حضور سخنرانان و چهرههای شاخص این جریان در استان توانسته بود تا حدودی موازنه قدرت و فعالیتهای سیاسی استان را متوازن نگه دارد اما با یکدست شدن جریان قدرت و حاکمیت در استان عملا نه تنها فعالیتهای جریان اصلاحطلبی در استان به محاق رفته است بلکه امید نسل جدید و جوان برای فعالیت و تکثر سیاسی در استان به یأس تبدیل شده است.
البته واقعیت این است که بخشی از کمرنگ شدن فعالیت جریانهای اصلاح طلب و سایر گروهها در استان نشات گرفته از فضای کلی کشور و همچنین برخی از اختلافات درون گروهی و ناامید شدن بخشی از مردم از جریان اصلاحطلبی و عبور آنها از برنامههای این جریان برمیگردد.
این روزها اردوگاه اصولگرایان در استان قزوین تلاش دارند با دعوت برخی چهرههای سیاسی تا حدودی فضای سرد و یخ زده استان را گرم، پررونق و حتی متکثر معرفی کنند؛ اما واقعیت این است که این دوستان بدون درس گرفتن از گذشته که برگزاری مراسم سازماندهی شده از سوی برخی مراکز، بیروح، یکطرفه و نمایشی هرگز قادرنبوده و نیست که یخ ضخیم فضای سیاسی استان را بشکند؛ همچنان بر رویههای شکست خورده و اشتباه اصرار میورزند.
بیشک در جامعهای که در عرصههای مختلف ورزشی، اقتصادی، تجاری، سیاسی و .. فضای یکسان و برابر برای فعالیت همه آحاد ملت فراهم نباشد و تکثر اندیشهها به ویژه مطالبات نسل جوان به رسمیت شناخته نشود و به معنای واقعی رقابت وجود نداشته باشد تا هر یک از جریانات سیاسی به اندازه پایگاه اجتماعی خود در تصمیمسازی و مدیریت کشور نقشآفرینی داشته باشد؛ چنین فضای کاریکاتوری و شکننده خواهد بود.
لذا ضرورت دارد که در سطح ملی و استان قزوین جریان و نیروهایی که خود را داعیهدار و دلسوز انقلاب، نظام و مردم معرفی میکنند با درس گرفتن از تجربههای تلخ، شکست خورده و ناکارآمده گذشته تا بیش از این دیر نشده است با دعوت و برگزاری نشست با بزرگان و صاحبنظران جریان اصلاحطلب و دیگر گروههای سیاسی در استان، آنان را برای از سرگیری فعالیتهای سیاسی و اجتماعی ترغیب و تشویق کنند.
بیشک همانگونه که سید محمد خاتمی رئیسجمهور محبوب و موفق دوران اصلاحات تاکید داشت اگر حاکمیت فضا و بستر یکسان، عادلانه و مناسب را برای فعالیت سیاسی تمام افراد و جریانات شناسنامهدار فراهم نکند و به خواست آنان توجه نکند ناگزیر فعالیتهای سیاسی و حزبی به کف خیابانها کشیده میشود و پس از آن تبدیل به فعالیتهای زیرزمینی میشود و در نهایت این فعالیت تبدیل به جنبشهای مخرب و مسلحانه خواهد شد؛ لذا تا بیش از این دیر نشده است باید برای حضور و فعالیت مجدد منتقدین و مخالفین وضع موجود فرش قرمز پهن کرد و از چهرههای شاخص و استخواندار جریانات مختلف و منتقد سیاسی برای هماندیشی و شروع فعالیتهای سیاسی دعوت و خواهش کرد.
بیشک اصرار بر جاده یک طرفه فعالیتهای سیاسی در استان قزوین نشاندهنده ضعف، ترس، عدم اعتماد به نفس در برخورد با رقیبان، نداشتن منطق قوی، ارجحیت داشتن منافع شخصی و گروهی بر منافع کلان نظام و مردم است.
جریانی که دارای منطق گفتوگو است از فضای رقابتی و گرم شدن تنور سیاسی در استان استقبال میکند.
یقینا اگر امروز و فردا فضای سرد فعلی سیاسی کشور و استان قزوین به سمت گرم شدن و گفتوگو و شنود حرکت نکند و تکثر اندیشهها و فعالیتهای سیاسی به رسمیت شناخته نشود و مورد استقبال قرار نگیرد مشارکت مردم در عرصههای سیاسی بهویژه انتخاباتهای پیشرو کاهش چشمگیرتر از آخرین انتخابات خواهد داشت.
سخن پایان اینکه تا زمانی که مسئولین استان صرفا نگاه امنیتی به فعالیت و موضوعات سیاسی داشته باشند و با الفبای سیاست بیگانه باشند نمیتوان امیدوار بود پایانی بر فضای سرد و بیروح سیاسی کنونی استان و در نتیجه حل شدن بخشی از ریشههای اعتراضات و اتفاقات اخیر باشد که امید است چنین نباشد.