(شهرداران مدیران پر تلاش اما مظلوم استان قزوین)
(شهرداران مدیران پر تلاش اما مظلوم استان قزوین)
قانون شهرداری ها برای نخستین بار 11 اردیبهشت ماه سال 1286 به تصویب رسید و به تدریج نهادی به نام شهرداری در شهرهای ایران تاسیس شد، اما شهر تبریز اولین شهر در ایران است که صاحب شهرداری شد.
بلدیه و قوانین از آن تاریخ تاکنون فراز و نشیب های بسیار زیادی را با توجه به تغییرات و سبک زندگی شهروندان تجربه کرده است و تغییرات و پیشرفت شهرداری ها در کشور های مختلف متفاوت بوده است.
اما شاه بیت و هدف مشترک همه شهرداران در تمام ادوار تاریخ و کشور های مختلف تلاش برای بهبود شرایط زندگی شهروندان در حوزه مدیریت شهری با توجه به وظایف و اختیارات بوده است.
در طول تاریخ و در همین عصر کنونی و در شهر های استان قزوین نیز برخی از کلید داران شهر در انجام وظایف موفق بوده اند و همچنان از دوران حضور و فعالیت آنان شهروندان به نیکی یاد می کنند؛ و برخی نیز موفقیت رفیق راهشان نبوده است.
تاریخ تأسیس شهرداری در استان قزوین به بیش از یکصدسال پیش بازمیگردد که در آن تاریخ از شهرداری با عنوان انجمن بلدیه یاد میشد و اولین انجمن بلدیه در قزوین در سال ۱۲۸۶ خورشیدی تشکیل شد و در آن تاریخ، دو سال از طلوع مشروطیت در ایران گذشته بود.
اینک تعداد شهرداری های استان قزوین به ۳٠شهرداری رسیده این بدان معنا است که خدمت رسانی به بیش از هشتاد درصد جمعیت استان قزوین بر عهده شهرداران که در خط مقدم خدمت رسانی قرار دارند واگذار شده است.
تاقبل از استقرار و فعالیت رسمی نهاد شورا در جمهوری اسلامی انتخاب شهرداران بر عهده وزیر کشور و استانداران بود که با استقرار پارلمان شهری این مسولیت بر عهده اعضای شورای شهر و تایید استانداران و در سطح شهر های بزرگ وزیر کشور واگذار شده است البته در خصوص ویژگی، شرایط و انتخاب شهرداران ضعف های در قوانین وجود دارد که باید اصلاح شود، البته خود قانون قوانین شهرداری مربوط به چند دهه پیش است و نیازمند اصلاح و به روز رسانی است.
قانون نزدیک به ۴٠٠ماموریت و مسولیت را بر عهده شهرداران گذاشته است یعنی شهرداران، قبل از تولد یک نوازد و بعد از فوت هر یک از شهروند در زمینه آنها دارای مسولیت و ماموریت هستند و این میزان مسولیت نشان از اهمیت و جایگاه شهرداران که مسولیت مدیریت شهرداری را برعهده دارند می باشد، در کمتر دستگاه و نهادی که از قدرت و اعتبارات بیشتر نسبت به شهرداری ها برخودار می باشند، می توان چنین حجم گسترده و متنوع از مسولیت را در برابر مردم و حاکمیت را دید.
اما این سوال مطرح است که آیا شهرداران به عنوان مدیران پر مسولیت در برابر انجام وظایف و مسولیت از اختیارات و امنیت شغلی مناسب برخودار هستند یا خیر؟ به نظر می رسد در کشور ما شهرداران آنچنان که باید مورد حمایت و پشتیبانی قرار نمی گیرند و از امنیت کافی نیز برخوردار نیستند و به نوعی شهرداران امروز بر لبه تیغ و میدان مین گام بر می دارند که با کوچکترین اشتباه امکان هر اتفاق ناخوشایندی برایشان متصور است.
این در حالی است در کشور های توسعه یافته با اجرای قانون جامع خدمات شهرداران در برابر مسولیت های خود از اختیارات و قدرت کافی برخوردار هستند و شهردار مدیر شهر در تمام بخش ها محسوب می شود و تمام دستگاه های خدمات رسان و حتی انتطامی با هماهنگی شهردار فعالیت خود را انجام می دهد، ولی در ایران حتی اداره برق و آب نیز با عدم هماهنگی موجب چالش در مدیریت شهری و کندی در ارائه خدمات به شهرداران می شوند.
واقعیت این است به هر دلیل و قوانین نانوشته بسیاری از دستگاه ها و نهاد ها و شخصیت های حقوقی و.... از شهرداران انتظار نهایت همکاری و همراهی در انجام وظایف ذاتی خود را دارند، اما کمترین همکاری وتعامل را با شهرداران دارند و به نوعی می توان گفت تعامل بین شهرداری ها و دیگر دستگاه ها جاده یک طرفه و از نگاه بالا به پایین است و گویای شهرداری ها و شهرداران باید همانند گاو شیرده بدون کوچکترین اعتراض به دیگران شیر بدهند.
هر چند همه شهرداران در زمینه ارایه خدمات یک طرفه به نهاد ها و دستگاه ها دارای چالش هستند اما این مشکلات برای شهرداران شهر های متوسط و کوچک به مراتب بیشتر و شکننده تر است چرا که با کوچکترین مقاومت و برآورده نشدن درخواست، شخصیت ها و نهاد ها با استفاده از ابزار و تربیون های در اختیار شهرداران را مورد حمله و تخریب قرار می دهند.
در ماه اخیر در استان قزوین شاهد بودیم که مدیری شهری به دلیل عدم تمکین در برابر یک درخواست، علی رغم عملکرد موفق و رضایت شهروندان از ادامه خدمت او در حوزه مدیریت شهری جلوگیری شد.
اگر شهرداران برخی از انتظارات و درخواست های درست و نادرست دستگاه ها، نهاد ها و شخصیت های حقوقی و حتی شهروندان را که با منافع شهرداری در تضاد است را اجابت کنند سر بریدگی برای شهرداران به همراه دارد و شهرداران باید منتظر گشوده شدن پرونده و دادن پاسخ به دستگاه های نظارتی باشند و اگر نیز با توجه به قوانین و مقررات و محدودیت منابع به درخواست حضرات پاسخ ندهند، در مسیر خدمت تحت فشار، چالش، حاشیه و بحران قرار می گیرند.
این میزان خدمت و تحمل فشار ها و استرس در حالی است که بر اساس اطلاعات صاحب قلم حقوق و مزایای بسیاری از شهرداران شهر های استان نسبت به برخی از کارکنان و پرسنل خود نیز کمتر است.
برخی از کم توجهی و نامهربانی برخی از مسئولین که خود باید اصلی ترین و اولین پشتیبان شهرداران باشند انگیز مدیران شهری را برای تلاش مضاعف کمتر می کند و آنان را به سمت روزمرگی و فعالیت های بدون ریسک و خلاقیت سوق می دهد.
علی رغم توصیه و تاکیدات مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه اعضای شورا و شهرداران نباید امور سیاسی را در مدیریت شهری و خدمت رسانی به شهروندان دخالت دهند، اما بعضا بخشی از جابجایی شهرداران و یا نوع تعامل و همکاری برخی از نهادها و شخصیت های حقوقی استان با شهرداران متاثر از نگاه ها و رویکرد های سیاسی است.
به نظر می رسد که شهردارانی که در شرایط سخت کنونی مسولیت هدایت شهرداری های استان را برعهده دارند مدیران توانمند اما مظلومی هستند که با تحمل همه مشکلات و استرس های روزانه، همچنان نجیبانه مسیر خدمت رسانی به شهروندان و توسعه و عمران و ابادی شهر ها به پیش می برند
البته آنچه که بیان شد بدان معنا نیست که بر برخی از ناکارآمدی و تخلفات احتمالی تعدادی از شهرداران که در راستای منافع شخصی بوده است چشم پوشی کرد؛ بلکه چکیده سخن این است که باید شهرداران پر تلاش و موفق که شهید مهدی باکری که سالروز شهادتش به عنوان روز شهردار نامگذاری شده است، را الگوی خود قرار داده اند و علی رغم تمام مشکلات و کمبود ها صادقانه و شبانه روزی در مسیر خدمت به شهروندان و عمران و آبادی شهر ها تلاش می کنند مورد حمایت و پشتیبانی قرار دهند.