به بهانه برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی: انتخابات یا امتحانات
به بهانه برگزاری یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی:
انتخابات یا امتحانات
ولی اله حسین زاده
قطار انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی پس از ماهها گفت وگو ، بحث وحتی جدل بین جریانات سیاسی و داوطلبین و نهادهای اجرایی و نظارتی به ایستگاه های پایانی نزدیک شده است و آخرین تلاش ها برای کسب رای اعتماد مردم و پیروزی در انتخابات درجریان است.
این انتخابات نیز همانند تمام انتخابات در روزهای آینده به خط پایان می رسد اما بدون تردید آثارو پیامد های مثبت و یا منفی این انتخابات در ابعاد مختلف داخلی و حتی بین المللی تا مدت ها جریانات سیاسی، داوطلبین و در نهایت مردم و کشور را تحت تاثیرخود قرارخواهد داد.
در این روزها فضای مجازی مملو از مصاحبه ها و مطالب فراوانی از گلایه های مختلف مردم کوچه و بازار تا نخبگان، فرهیختگان و کارشناسان در خصوص عدم عمل به وعده های داده شده داوطلبین در دوره های گذشته و تکرارشعارهای خارج از چارچوب و اختیارات نمایندگان، تنزل جایگاه مجلس شورای اسلامی و ...است که بحث پیرامون هر یک از آنها نیازمند نوشتاری جداگانه و مفصل است که از حوصله این یادداشت خارج است.
اما هدف از این نوشتار توجه به ریزش ها و رقابت های درون گروهی جریانات سیاسی و داوطلبینی است که بر اساس آنچه که همه ما در جغرافیای سرزمینی و جغرافیای سیاسی و اجتماعی استان قزوین می شناسیم می باشد چرا که برخی از هواداران و فعالین جریانات سیاسی در سطح استان که سال های سال همه ما آنها را در میان یک جریان سیاسی و فکری می شناختیم به یکباره از باورها، اعتقادات واندیشه های سیاسی خود به نوعی اعلام برائت نموده و مسیر جدیدی را برای حیات سیاسی، اجتماعی و فکری خود برگزیده اند.
البته ناگفته پیداست که همه افراد می توانند آزادانه مسیر و حیات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و ... خود را بر اساس فهم خود برگزینند که از این منظر خرده ای بر آن نیست و کسی هم نه حق دارد و نه می تواند مانع این کوچ سیاسی و یا پوست اندازی فکری افراد شود اما سخن این است که آیا این پوست اندازی در راستای تحول و تامل فکری به وقوع پیوسته یا اینکه این جابجایی در جهت تامین و حفظ منافع شخصی و یا در نهایت لجاجت های کودکانه و رقابت های درون گروهی برای گرفتن سهم بیشتر بوده است؟
واقعا چگونه ممکن است افرادی که سال های سال در یک اردوگاه سیاسی زیست داشته و بعضا از فعالین و حلقه های اصلی و تصمیم ساز یک جریان سیاسی بوده اند به یکباره دست از تمام باورهای سیاسی خود بردارند و خود را وارد یک اردوگاه جدید سیاسی کنند که تا دیروز در نفی آنان سینه چاک می کردند ، بی شک این جابجایی سیاسی و اندیشه ای نمی تواند براساس یک مطالعه، تحقیق و به نوعی تحول فکری صورت گرفته باشد بلکه این تغییر نگرش قطعا در راستای حفظ، تقویت و تامین منافع شخصی و انتقام های درون گروهی است زیرا افرادی که حداقل چهل سال از عمر سیاسی و اجتماعی خود را در یک جریان سیاسی گذراندند و در آن فضا رشد و نمو پیدا کرده اند نمی توانند به سادگی از اندیشه های چهل ساله دست بردارند و از گذشته خود تبری بجویند.
البته ناگفته پیداست که همه جریانات سیاسی دارای نقاط ضعف و قوت بوده و فعالین هیچ یک از جریانات سیاسی مصون از خطا و اشتباه نبوده و نیستند اما وجود گلایه و انتقادهای درون گروهی نمی تواند دلیل موجه برای کوچ یکباره سیاسی و فکری افراد باشد.
بی شک همه افراد در جایگاه های مختلف حتی بزرگان و چهره های مطرح نیز دچار خطا، اشتباه و بعضا لجاجت های کودکانه و غرورهای کاذب می شوند همانگونه که امروز در سطح استان قزوین چنین وضعیتی مشاهده می گردد.
حقیقتا شایسته نبود و نیست که چهره ها و شخصیت هایی که نقش پدری یک جریان سیاسی را برعهده دارند تحت تاثیر برخی اطرافیان نزدیک خود و همچنین منفعت طلبان، فرصت طلبان ،کوته نظران و برخی افراد متملق که جزء تامین منافع شخصی و گرفتن سهم بیشتر به چیز دیگر نمی اندیشند چنین دچار خطا و اشتباهات محاسباتی شوند و دوستی، همکاری و ارتباطات نیم قرن خود را به بهانه و با عنوان تعیین وزن و پایگاه اجتماعی خود برای دوستان ، دچار چالش کنند و در نتیجه زمینه ناامیدی، سرگردانی و در نهایت شکست هواداران و جریان سیاسی خود را که سال های سال برای آن هزینه پرداخت کرده اند رقم زده و یک جریان اصیل و ریشه دار را به سمت انشقاق و چند دستگی هدایت کنند.
به نظر می رسد رقبای سیاسی این جریان در خوشبینانه ترین شرایط تصور چنین وضعیتی را برای رقیب سرسخت خود متصور نبودند به همین دلیل این جریان در شرایط فعلی علاوه بر دمیدن آتش اختلافات پیروزی خود در انتخابات را محتمل تر از گذشته تصورمی کنند.
بدون تردید حتی در صورت پیروزی هریک ازکاندیداهای مورد حمایت آقایان که با توجه به شرایط و فضای کلی انتخابات سخت به نظر می رسد بازنده اصلی این انتخابات آقایانی هستند که خواسته و ناخواسته باور و ایمان و اعتماد اکثریت مردم را به جریانی که شعار و محور اصلی خود را گفت وگو، آن هم گفت وگوی دو طرفه قرارداده است می باشند
بی تعارف شکست در انتخابات پیش رو کمترین هزینه ای خواهد بود که جریان ریشه دار اصلاح طلب پرداخت خواهد شد؛ چرا که آثار این اختلاف همانند دومینویی خواهد بود که سال های سال دامن این جریان را تحت تاثیر قرارخواهد داد و تبعات آن حتی در انتخابات های بعدی نیز گریبان این جریان را خواهد گرفت و ای کاش و ای کاش و افسوس های فردا نیز نمی تواند بار مسئولیت مسببان این از هم پاشیدگی و شکست های آتی را کم نماید.
قطعا عرصه انتخابات برای چهره های سیاسی فصل امتحان آنچه سال ها بیان داشته و آموخته اند می باشد لذا امید است که همه بتوانیم فارغ از نتایج انتخابات از این امتحان سربلند و پیروز خارج شویم؛ هر چند که برخی از قرائن و شواهد نشان می دهد تعداد زیادی از افراد از این آزمون خطیر موفق و با نمره قبولی خارج نخواهند شد.
